قصد ندارم زیاد بنویسم، فقط میخواهم بگویم که باید واقعا خدا را شکر کنیم که مجلس خبرگان اطلاعیه ای با این محتوا و با این وضوح صادر کرده است. زیاد هم میشود حرف زد طبیعتا، اما دو سه چیز را سریع بگویم فعلا و رد شویم برویم، یعنی دو سه نکته مثبت که از این یکی دو روز خبرگان حاصل شده.
نکته اول اینکه هاشمی رفسنجانی بالاخره وضعیت خودش را روشن کرد و طرف گرفت. البته متاسفانه نهایتا طرف خامنه ای را گرفت، اما به هر حال تکلیف ما را یکسره کرد و مشخص شد که هیچ امیدی به او نباید داشت. این ویدئوی چند دقیقه ای پایین صفحه گزیده هائی از سخنان او در آغاز نشست خبرگان است که احتیاج به توضیح بیشتر را منتفی میکند، خودتان لطف کنید و ببینید که چگونه طرفش را انتخاب کرد (البته سید احمد خاتمی هم همین موضوع را امروز تاکید کرد و حسابی هم سر دماغ بود که بالاخره هاشمی آنطرفی شده).
اما نکته دوم، که از مشخص شدن تکلیف هاشمی هم بسیار مهمتر است، این که مشخص شد کروبی و موسوی هم سرجای خودشان، یعنی با مردم، مانده اند و نه خودشان را به قدرت فروخته اند و نه ما را. من شخصا یکی دو روز گذشته را در اظطراب خاصی منتظر نتایج خبرگان بودم، و واقعا امروز که اطلاعیه شان را دیدم نفس عمیقی با خیال راحت کشیدم و خدا را شکر کردم که همان لحن معمول پر از خشونت و تبختر آدمهای جمهوری اسلامی را دیدم که نه تنها موسوی و کروبی را مثل گذشته «سران فتنه» خوانده بود، بلکه اعلام کرده بود که «ناخودی» بودنشان هم قطعی شده و به تصویب نهائی هم رسیده و پلهای بین اینطرف و آنطرف هم کمابیش خراب شده اند. میفرماید:
صبر انقلابي مردم شريف ايران و نظام جمهوري اسلامي – كه نشانگر ظرفيت بالا و توان مديريت بحران است – پس از دادن فرصتهاي متعدد به سران فتنه، براي توبه و بازگشت به دامن انقلاب و آرمانهاي امام خميني (ره) در 9 دي به پايان رسيد و با زدن مهر مردودي بر كارنامهي آنان، براي هميشه، آنان را از ذهنيت سياسي خود حذف نمودند.
و اما نکته سومی هم که سریع بگویم و خداحافظی کنم، این است که این اطلاعیه و نتیجه گیری های آقایان یکبار دیگر، و اینبار احتمالا برای آخرین بار، این پیام را به مردم داد که اینها نه اهل بازگشت از راهی که در پیش گرفته اند هستند و نه احتمال هیچگونه سازشی با ایشان وجود دارد. به عبارت دیگر، همان پیغامهای آشکار و نهانی که چند ماه است از خامنه ای دریافت میکنیم، که عبارت باشند از: فقط من میدانم چه درست است و چه غلط، احمدی نژاد درست است، شماها غلطید، ولایت فقیه کامل و عالی و خوب است، شما ها خس و خاشاکید و یا خائنید یا گول خورده اید یا اصلا اجنبی هستید، و دنیا هم دو جور آدم بیشتر ندارد: آنهائی که اهل ولایت فقیه هستند، و آنهائی که دشمن هستند. میفرماید:
حوادث بعد از انتخابات اخير، گرچه خسارتهاي مادي و معنوي جبرانناپذيري را در سطح ملي و بينالملي، به دنبال داشت؛ اما در مقابل، بركاتي نيز در پي داشت كه موجب شناسايي ناخالصيها و تفكيك نيروهاي حق و باطل گرديد و صحنهاي عملي براي امتحان مردم و نخبگان بود. نتيجهي اين امتحان بزرگ و تاريخي، قبولي مردم و نمايش بصيرت آنان و متاسفانه واماندگي بخش محدودي از خواص از دستيابي به بصيرت، متناسب با شرايط پرتغيير و سخت زمان بود.
اين دورهي پرمحنت، با رهبري شايسته و هدايت هوشمندانه و داهيانهي رهبر معظم انقلاب "مدظله العالي " و حضور باصلابت و همهجانبهي مردم، پايان پذيرفت و برگ زرين ديگري را به موفقيتهاي انقلاب اسلامي در گذر از بحرانها افزود. تفكر در خصوص حوادث گذشته، هر انسان منصفي را به تواضع در برابر ضرورت هر چه بيشتر و عظمت اصل مترقي ولايت مطلقه فقيه – به عنوان عزيزترين يادگار حضرت امام خميني (ره) – و جانشين صالح ايشان واميدارد. حمايت و پشتيباني همه جانبه از مقام معظم رهبري و تلاش گسترده براي تحقق رهنمودهاي معظم له در تمامي عرصهها ضروري بوده و بر كسي پوشيده نيست.
گفتم زیاد صحبت نخواهم کرد، پس اجازه بدهید حرفم را به همین محدود کنم و مرخص شوم. اما اینهم ویدئوی گزیده صحبتهای رفسنجانی که عرض کردم خدمتتان:
4 نظرات:
سلام
مستحضرید که هشارها علیه رفسنجانی در قبل و پس از انتخابات چگونه به طرز روزافزونی فزونی یافته است.
ملاحظه بفرمایید در کنار هاشمی در مجلس خبرگان گماشته های جریان سرکوبگر چگونه به قدرت تکیه کرده اند.
بهتر است عمیق تر به مسئله نگاه کنید. یک قدم عقب برداشتن برای خیز برداشتن نشانه تدبیر و سیاست است.
البته رفسنجانی پسر پیغمبر نیست. اما در زمانی که حامی و موقعیت جدی در مواضعش ندارد چه باید بکند؟
بهتر است که چنین کسی بر سر قدرت بماند و نه مانند بقیه مخالفان از عرصه واقعی قدرت دور.
سلام دوست ناشناس.
از اینکه نظر خودتان را گفتید بسیار ممنونم .
البته وجود فشارهای خارق العاده بر آقای رفسنجانی طبیعی است، از یک جهت چون ایشان جهت خودشان را مشخص نکرده بودند و از جهت مهمتر به این دلیل که ایشان شخصیت و مهره سیاسی بسیار سنگین وزنی در صحنه سیاست امروز ایران هستند.
اما اینکه شما میفرمائید در زمانی که حامی و موقعیت جدی ندارد چه باید بکند، این فرا افکندن مسئله است از رفسنجانی به مردم و دیگر سیاستمداران. همه میدانیم که اگر رفسنجانی به روشنی از خامنه ای انتقاد کند در عین حال هم ضربه بسیار مهلکی به این دستگاه مالیخولیائی استبداد میزند و هم انرژی خارق العاده ای به جنبش مردمی وارد میکند. اما ایشان برای کسب یا نگه داشتن موقعیت قدرت خودشان از گرفتن چنین مواضع روشنی خودداری کرده است. حال شما این کار ایشان را سیاست مداری میخوانید، بخوانید، آن هم یک روش نامیدنش است. اما شخصا اگرچه مثل شما معتقدم که ایشان کمابیش خودش را تنها میابد (البته چون در جبهه غلط دنبال یار میگردد!) و نیز در حال مانور دادن است، اما بر خلاف شما من این مانورهای ایشان را ناشی از بزدلی ایشان و هراسشان نسبت به از دست دادن موقعیت خود در میان صاحبان قدرت و جاه میدانم، و نه نوعی قدم به عقب برای خیز برداشتن .
اما از همه اینها گذشته، بیاید حتی فرض کنیم که همین که فرموده اید باشد، به هر حال باز هم ما به عنوان مردم مسئول این نیستیم که درون ایشان را بنگریم و حالشان را، ما به عنوان ملتی که الان برخاسته و به صراحت و روشنی احقاق حق خودش را طلب میکند، از ایشان برونشان را میخواهیم و قالشان را، و اگر نمیدهند، به هر دلیل هست، ما مسئول توجیه آن نیستیم.
اگر روزی مشخص شد که به قول شما دورخیز بوده این کارش برای پرش بیشتر، خوب ما آنوقت میگوئیم آفرین خوب کاری کردی. اما در حال حاضر من شخصا هیچ دلیلی و مسئولیتی بر عهده خوم و مردم برای اینکه چنین حسن ظن و بخشایشی در حق ایشان انجام دهیم نمیبینم.
موافق*
تقریبا با آن چیزی گه گفتید موافگاهم ولی هنوز قانون انتخابات مونده. این متن رو پیشنهاد میکنم.
http://www.insideiran.org/featured/national-elections-commission-are-moderate-conservatives-making-a-comeback/
ارسال یک نظر