۱۳۸۹ مهر ۲۸, چهارشنبه

گنجی: تقلبی صورت نگرفته، اگر هم گرفته باشد، دلیلی برای پیروزی موسوی در دست نیست


اکبر گنجی در بحر طویلی شگفت انگیز و جامع اضداد که در سایت «گویا» منتشر شده است با طرح فهرستی طولانی از بحثها و استدلالات کوچک و بزرگ بارها تاکید کرده که نه تنها در انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم تقلبی صورت نگرفته است، بلکه در واقع مسئولان و گروههای مطرح در صحنه سیاسی ایران نیز چنین ادعائی نکرده اند!

اگر حوصله دارید کل این مطلب که تحت عنوان «پیروزی موسوی یا تقلب در انتخابات؟ اکبر گنجی» منتشر شده را خودتان بروید و بخوانید (اینجا)، و اگر هم ندارید اجازه بدهید تا چند «فراز» یا در واقع چند نشیبش را همینجا برایتان نقل کنم...

جناب گنجی در دفاع از اینکه نظریه «عدم تقلب در انتخابات» در واقع یک نظریه شایع و کمابیش عمومی است دلایلی مختلفی ذکر کرده اند، از جمله آنچه در زیر میآید (تمامی متن نقل قول از مقاله گنجی است، اما شماره گذاری استدلالات از من است):

  1. مصطفی تاج زاده ... در فيلمی که بازجوها از گفت و گوهای وی با صفايی فراهانی و رمضان زاده تهيه کرده اند،خطاب به آن دو گفته است: "برای بنده که تجربه انتخابات رو دارم، می دونم که تقلب نشده. ممکنه يکی دو ميليون عقب جلو بشه ولی ما نتيجه ی انتخابات رو باختيم. حالا به جای ۲۵ ميليون و ۱۴ ميليون، شده باشه ۲۴ ميليون و ۱۵ ميليون مثلاً. ما انتخابات رو باختيم"[۲]. تاج زاده تجربه ی برگزاری انتخابات را در توشه ی خود دارد. وی به جای واژه ی "تقلب" از مفهوم "کودتای مخملی" استفاده می کند که ناظر به مجموعه اقداماتی است که لزوماً به معنای دست کاری در آرا نيست....

  2. عبدالله رمضان زاده، سخنگوی دولت خاتمی و قائم مقام جبهه ی مشارکت،نيز تقلب در انتخابات را انکار کرده است. وی گفته است: "قبل از انتخابات هم گفتم هر وقت مشارکت مردم به حداکثر برسد تقلب در انتخابات غيرممکن است و مشارکت در اين دوره نيز بسيار بالا بود"[۴].

  3. بهزاد نبوی در کيفر خواستش [گفته است] "ما هيچ سندی دال بر وجود تقلب نداشته ايم وبايد به رأی شورای نگهبان التزام داشته باشيم...[اما] من[با اعلام اين موضوع] به آقای موسوی خيانت نمی کنم"[۵].

  4. خاتمی تاکنون از تقلب در انتخابات سخن نگفته است...

  5. منتجب نيا، نجفی،خباز، خانم کروبی و الويری به نمايندگی از سوی کروبی و دکتر محمد رضا بهشتی از سوی مير حسين موسوی [با خامنه ای دیدار کردند] ... نماينده ی موسوی هيچ دليلی مبنی بر وقوع تقلب در انتخابات ارائه نمی کند، چه رسد به پيروزی موسوی.

  6. آقايان عباس عبدی، محسن گودرزی، حسين قاضيان و محمد فاضلی مسئول تحليل نظر سنجی ها از سوی سبزها بودند . . . تحليل نظر سنجی های آنها هيچ دليلی دال بر پيروزی مير حسين موسوی ندارد.

  7. عباس عبدی در انتخابات رياست جمهوری مشاور ارشد مهدی کروبی بود . . . اگر روايت من از سخنان عبدی درست باشد، مقتضای سخن او اين است که احمدی نژاد برنده ی انتخابات بوده است. . . عبدی در گفت و گوی ۳/۶/۸۹ با روزآن لاين، می گويد: "تأکيد کنم که نظر شخصی من درباره ی تقلب با ساير دوستان متفاوت است."

  8. مير حسين موسوی در نامه ی ۳۰/۳/۸۸ به شورا نگهبان از "تخلفات"، "خلاف کاری ها" و "وارونه نشان دادن نتيجه ی" انتخابات سخن گفته است، اما نه از پيروزی خود. موسوی در پايان گفته است که اين تخلفات "موجبات ابطال انتخابات در سراسر کشور می باشد"[۱۷].موضع موسوی ابطال انتخابات بود، نه سخن گفتن از پيروزی خود . . . آری موسوی در روز انتخابات خود را برنده ی انتخابات اعلام کرد. شايد شور و شوقی که در مردم تهران می ديد،چنان واکنشی را برانگيخت. شايد اين سخن به قصد تأثير گذاری بر مردمی که در حال رأی دادن بودند، بيان شد.شايد گرفتار "فريب عده ی کثير" خودشان شد[۱۹]. اما ديگر هيچ گاه از پيروزی در انتخابات حرف نزد. از آن مهمتر، هيچ گاه آن را "مهمترين بخش ادعانامه ی جنبش سبز" قلمداد نکرد.

  9. مدعای مهدی کروبی هم تقلب در انتخابات بود، نه پيروزی مير حسين موسوی در انتخابات . . . آنان که موسوی را برنده ی انتخابات اعلام می کنند- يعنی مدعی هستند که موسوی حداقل ۲۰ ميليون رأی کسب کرده است- خوب است ميزان آرای کروبی را هم معين سازند. هر چه ميزان آرای کروبی را بالا بريم،از ميزان آرای مورد نياز موسوی برای پيروزی(حداقل بيست ميليون رأی)کاسته خواهد شد. آيا کروبی چيزی بين پنج تا ده ميليون رأی نياورده بود؟ نمی دانم. اما می دانم که بايد نسبتی بين آرای موسوی/کروبی/احمدی نژاد برقرار باشد که مجال پيروزی در انتخابات را به موسوی نمی داد. به احتمال زياد، مجموع آرای موسوی/کروبی بيش از آرای احمدی نژاد بوده است،اما اين مدعا کجا و مدعای اخذ حداقل ۲۰ ميليون رأی توسط موسوی کجا؟

  10. مجمع روحانيون مبارز پس از انتشار سخنان سردار مشفق، مجمع روحانيون مبارز طی بيانيه ی مورخ ۲۵/۶/۸۹ ، با استناد به سخنان وی، از "مهندسی انتخابات" سخن گفت،اما سخنی از "تقلب در انتخابات" نيست...

  11. تمامی شواهد و قرائن، حداکثر، تقلب در انتخابات را تأييد می کنند، نه پيروزی موسوی را در انتخابات. وقتی دائماً از دروغ گويی احمدی نژاد و زمامداران حاکم بر ايران ناله می شود،نبايد بی پروا مدعيات بلادليل بيان کرد.دروغ چيزی جز بيان مدعيات کاذب به قصد فريب نيست. اين گونه مدعيات خطرناک است. افراد را گرفتار توهم می سازد. اگر موسوی بيست ميليون و کروبی هفت ميليون رأی آورده اند، اين ۲۷ ميليون تن کجا هستند؟
البته شاید انصاف این باشد که ذکر کنم که خود گنجی این استدلالات را به این «بهانه» عنوان کرده است که ثابت کند میتوان به وجود تقلب در انتخابات و یا به پیروزی موسوی در انتخابات معتقد نبود و «سبز» بود. اما آنچه که به نظر میرسد در این «بحث طویل» گم شده باشد این است که به هر حال وقتی جناب گنجی با این نوع صغری و کبری چیدن «استدلال» و نیز «تاکید» میکند که اولا تقلبی نشده است، و ثانیا اگر هم شده باشد دلیلی وجود ندارد که فرض کنیم موسوی پیروز واقعی بوده است، نتیجه مستقیم چنین ادعائی این است که جناب احمدی نژاد در واقع نماینده و منتخب واقعی جمهور مردم ایران است.

و خوب آنوقت طبعا سئوال ساده ای که به ذهن ساده دلی مثل من میرسد این است که اگر واقعا جناب احمدی نژاد رئیس جمهور منتخب و حقیقی مردم ایران است، پس ما چه حرفی داریم برای زدن، و در واقع به چه داریم اعتراض میکنیم این وسط، یا صریحتر بگویم، ما چه حقی داریم که اعتراضی کنیم به این انتخابات یا این «رئیس جمهور» و کارکرد این رژیم؟







21 نظرات:

Anonymous گفت...

گنجی به جای آنکه به نظرات اصلاح طلبای منحط مراجعه کنه باید به نظرات مردم ایران مراجعه کنه. اینا خودشون جزو رژیم هستند نمی تونن حقیقت را بگن. برای اینا حقیقت و مردم در جای دوم قرار دارد. اول اصل نظام است که باید حفظ شود. پس برای حفظ نظام حقیقت رو می پوشونن.

Anonymous گفت...

گنجي ها ستون پنجم حکومتند
اين تمثيل بحق در مورد اينها مصداق دارد
به آهو ميزند هي بر دويدن
به تازي ميزند هي بر گرفتن

Anonymous گفت...

آقای گنجی اکثر اوقات نوشته هاشون بسیار پربار هستند ولی نوشته اخیرشون به نظر من در رده نوشته های درستشان نیست.

اینکه ما بگوییم حکومت وقتی اکثریت در انتخابات شرکت میکنند تقلب نمیکند حرف بیجاییست چرا که اگر بخواهیم بحث عقلی هم نکنیم و صرفا بخواهیم بحث نقلی بکنیم در جایی آقای نبوی گفتند در 2 خرداد 76 میخواستند همین کار را با آقای خاتمی بکنند ولی آقای هاشمی رفسنجانی جلوی آنها را گرفتند و نگذاشتند کودتا کنند.

اساسا اگر موسوی به یکباره پیروز انتخابات هم نمیشد این موضوعی نیست که بخواهد ارزش بحث کردن داشته باشد چرا که اگر رقیب اصلی او در دور دوم احمدی نژاد هم باشد باز این موسوی است که پیروز میشود و کاملا دور از ذهن است که بگوییم آن 12 میلیونی که در دور اول در انتخابات شرکت نکردند در دور دوم آمدند و به احمدی نژاد رای دادند! چرا که اصولا کسانی که به اصول گرایان رای میدهند هیچوقت انتخابات را تحت هیچ شرایطی تحریم نمیکنند حتی اگر فرد مورد نظرشان بین نامزدهای انتخابات نباشد حداقل رای سفید میدهند.تنها راه توجیه پیروزی احمدی نژاد در انتخابات این است که بگوییم مردم از بغض معاویه (هاشمی رفسنجانی) به او رای داده اند نه حب علی(خود احمدی نژاد).که این هم دور از ذهن است چرا که با توجه به بیکاری و تورم و رکود بجا مانده از دور اول ریاست جمهوری احمدی نژاد مردم اگر یزید زمان را خامنه ای ندانند مطمئنا احمدی نژاد را مصداق آن میدانند.

Korosh P گفت...

کروبی و موسوی بارها به دزدیده شدن رای مردم اشاره کرده اند؛ افکار عمومی هم معتقد به تقلب در انتخابات است. شخص من هم وقتی به کارنامه سی ساله رژیم فکر میکنم، تهمت، دروغ، و تقلب را شالوده نظام اسلامی میبینم. آقای گنجی جور دیگری نتجه گیری کرده اند؛ اشکالی ندارد، به نظر ایشان احترام میگذارم.

Anonymous گفت...

این دیوس فکر می کند چون زندان رفته و کتک خورده، می تواند هر گهی دلش می خواهد بخورد. و ریدم به آن نهادهای اروپایی که چپ و راست به این کیرتودهن جایزه می دهند. این نشان دهنده این هم هست که ما در دنیایی بس تخمی زندگی می کنیم

Sadeq Rahimi گفت...

ممنون از دوستان به خاطر نظرهای خوب و بدشان. اما یک نکته ای که در مورد این متن برای من بسیار جالب بوده عکس العمل های شدیدی است که به آن انجام شده -نه الزاما به خود متن گنجی، بلکه به توصیف و تشریح آن در این مطلب توسط من! هنوز کمی زود است برای تعبیر این جریان، اما به هر حال دوستانی که علاقه مند باشند توصیه میکنم بحثهای پای این مطلب در بالاترین را ببینند (اینجاست).

Anonymous گفت...

جناب صادق خان اینکه شما سخنان رکیک افراد نظر دهنده را سانسور کنید به معنای این نیست که شما مخالف آزادی بیان هستید!

لطفا نظرات افراد را حداقل بعد از اینکه دیدید در صورت بکار بردن الفاظ رکیک سانسور کنید.

با تشکر

Sadeq Rahimi گفت...

خیر دوست گرامی، من اعتقادی به این کاری که فرموده اید، یعنی سانسور کردن «الفاظ رکیک» ندارم. به هر حال این نوع برخوردها و کلمات و مسائل ذهنی و روانی صاحبان این رفتارها هم بخشی از واقعیات جامعه ما را تشکیل میدهند و من معتقد نیستم که پنهان کردن یا تظاهر به عدم وجود آنها دردی از ما درمان خواهد کرد.

Anonymous گفت...

یه سئوال صادق
تو اصلا مقاله یا تحقیقی در مورد اسناد فاش شده توسط ویکی لیک که به ایران مربوط باشد خوانده ای؟ منظورم این دو سری آخری اطلاعات است (افغانستان و عراق).

Anonymous گفت...

افشای اسناد محرمانه ارتش آمریکا درباره جنگ عراق و 'نقش' ایران
http://www.bbc.co.uk/persian/world/2010/10/101022_u03_wikileaks_release_us_reaction.shtml

Sadeq Rahimi گفت...

خیر، متاسفانه به علت ترافیک سنگین یا زیر حمله بودن سایت ویکیلیک تا این لحظه قادر به دسترسی نشده ام.

Anonymous گفت...

لا آدم چرندی هست این گنجی... توی احمق که اون طرفی ما که اینجا بودیم ودیدیم که چی شد؟ با مزخرفاتی مثل تاریکخانه اشباح و...

Anonymous گفت...

به نظر من، اکثر بالاترینی ها مفهوم مقاله اکبر گنجی را نفهمیده اند ( البته اگر فرض کنیم که مقاله را خوانده باشند). پرسش اصلی وی این است که ماهیت و ذات "سبز بودن" به چه معناست؟ پاسخ وی این است که 1) اعتقاد به اینکه در انتخابات تقلب صورت گرفته است و 2) اعتقاد به اینکه میرحسین پیروز انتخابات بوده است لزوماً ماهیتِ سبز بودن را نشان می دهد. سبز بودن ریشه در بسیاری چیزهای دیگر دارد که این انتخابات تنها جرقه ای برای دیدن آن شد.

Anonymous گفت...

ببخشید: جمله اینگونه است:رسش اصلی وی این است که ماهیت و ذات "سبز بودن" به چه معناست؟ پاسخ وی این است که 1) اعتقاد به اینکه در انتخابات تقلب صورت گرفته است و 2) اعتقاد به اینکه میرحسین پیروز انتخابات بوده است لزوماً ماهیتِ سبز بودن را نشان "نمی دهد"

Anonymous گفت...

من حدود 3 سال پیش زمانی که گنجی در رادیو زمانه درباره بد بودن جنگ با ایران مینوشت من سوالی در زیر همان مقاله از او پرسیدم که اگرصدام و رژیمش 100 سال دیگه هم در عراق میماندند باز هم جنگ بد بود که هیچ جوابی نداد حال بلند شده که بنویسه هیچ دلیلی واسه تقلب نیست باید ازش پرسید که مگر دلیلی واسه عدم تقلب هست که واسه تقلب باشه به این آقا باید گفت مگر نظرسنجی که آقایان 10 بار کرده باشند و درست از آب درآمده باشد تو از کجا دلیل داری بار 11 نیز درست از آب دربیاد تو از کجا دلیل آوردی که اونایی که تو نظر سنجی گفتن احمدی نژاد موقع رای هم بنویسن احمدی نژاد یه دلیل بیار (روش خودش) در ضمن تو این وسط چی میخوای از گفتن اینکه دلیلی واسه تقلب نیست بدست بیاری به تمام گذشته اش مشکوک شدم طرف خیلی فکر میکنه آدم مهمی شده که چند تا جایزه برده حیف این جوایز در ضمن احمد زید آبادی پیش از انتخابات نوشت هرجا رفته به شهرهای مختلف همه با احمدی نژاد مخالف بودن نوشت که پیروزی آسانی برای موسوی در پیشه اینو چی میگی شاید باید نظرسنجی قاضیان رو فقط در نظر گرفت در ضمن اون 24 میلیون کجا هستند گنجی فقط یک کار کرد اونم بردن آبروی رفسنجای و از میدان بدر بردن او واسه سلطان تا سلطان تمام قدرت رو بدست بگیره همین

babak گفت...

سلام .به نظر من همه این آقایان از اصلاح طلب گرفته تا اصولگرا از خامنه ای گرفته تا گنجی و موسوی و سروش و احمدی نژاد و غیره و ذلک همگی یه سیاست رو دنبال می کنن اونم حفظ این نظام آدمخواره.
اگه میشه یه دعوتنامه بالاترین واسه من بفرستین ممنون ...farasooy@gmail.com

Anonymous گفت...

بعضی افراد را هیچ وقت نمی توان شناخت امثال گنجی نیک اهنگ کوثر و... بی تردید این تفکر ایشان در بین مردم جایی ندارد ما نیازی به اطاق فکر خارج نداریم نظر ایشان است و برای خود محترم همین یاحسین میرحسین

حمید گفت...

اکبر گنجی حق دارد حرفش را بزند، و ما هم حق داریم به آن بی توجه باشیم. مگر روزی که عده ای خود را کانون فکری سبز در خارج از مرزها معرفی کردند، همه مان شدیم رهرو آنها؟ اصلا مگر قرار است بعد از خطای بزرگ سه ده قبل و سرسپردگی کور یک انسان، ممکن الخطا، این نسل هم همان کند دوباره؟ مگر رفتارهای گنجی در بیست و هفت هشت سال پیش بدون ایراد بوده که حرف های الانش باشد؟ متاسفانه در ایران زیر حکومت جمهوری اسلامی افراد به جای آنکه اول سیاستمدار باشند تا تاثیر بگذارند، آنقدر تاثیر معمولا بد می گذارند تا بالاخره در دوران بازنشستگی چیزی از سیاست بفهمند. ایشان هم آنقدر آزمون و خطا می کند، آنقدر حرفش را عوض می کند، تا بالاخره روزی شاید بفهمد چه می خواهد بگوید. بگذار بگوید و کیهان نوردان را برقصاند. نسل نو، طرحی نو در خواهد انداخت.

Anonymous گفت...

از 18 کامنت بالا فقط دو نفر متوجه منظور آقای گنجی شدن و چند نفر هم این حق رو به یه آدم دادن که دست کم اشتباه هم اجازه داشته باشه که بکنه ولی این ما هستیم که تصمیم میگیریم که حرف طرف رو گوش کنیم یا نه بقیه هم که جز کوبیدن حرفی نداشتن
در این جامعه کوچیک 18 نفری بخوبی میشه پی به آزاد اندیشی ایرانی برد و اینکه واقعا آزادی حق ایران و ایرانی هست با این طرز تفکر ؟ یا نه حقمون همینه که الان داره بهمون ادا میشه ؟
فکر میکنم اکثریت این کامنت ها با کسایی باشه که دوست دارن دست کم یکی محکم تو دهن آقای گنجی بزنن که صداش در نیاد و خفه بشه
خوب اگه از این اکثریت یکی جای گرم و نرم آقای خامنه ای نشسته بود فکر میکنیم چه بلایی سر مردمی می آورد که میخوان سر به تن اون نباشه ؟
عموم مردم توقع دارن که اکبر گنجی هم همون تحلیل رو داشته باشه که بقالی سر کوچه ما از این وقایع داره !!
پس فرق یه آدم معمولی و کسی که کارش تحقیق و جامعه شناسی هست چی میتونه باشه ؟

Sadeq Rahimi گفت...

در جواب به آخرین جملهٔ آخرین کامنت که دوستی ناشناس گذاشته اند (پرسیده اند پس فرق یه آدم معمولی و کسی که کارش تحقیق و جامعه شناسی هست چی میتونه باشه ؟) عرض میکنم که مسئله فرد نیست اینجا بلکه به نظرم مسئله را باید از زاویه عملکرد گفتار نگریست، به این ترتیب که اگر جناب گنجی همین حرف را در یک کلاس در ضمن یک بحث اکادمیک فلسفه اجتماعی یا سیاسی مطرح کرده بود آنگاه معنی و مفهوم آن بسیار متفاوت میبود از مطرح کردن همین حرف در سطح عمومی و در رسانه های عمومی. اگر دقت کنید شما هم در استدلال خودتان برای گرفتن این نتیجه که حرف گنجی را باید برایش فضای متفاوتی باز کرد، روی «تفاوت» جناب گنجی به عنوان یک نخبه با عموم مردم تکیه کرده اید، فقط میخواهم توجه شما را به این جلب کنم که آن تفاوتی که شما اشاره کرده اید یک تفاوت نسبی است، یعنی حرفهای ایشان بسته به فضائی که در آن مطرح‌ شده باشند کارکرد و هویت متفاوتی خواهند داشت، بنا بر این حرفی که ایشان به عنوان یک روشنفکر عمومی (احتمالا اصطلاح بهتری برای public intellectual در فارسی هست که من نمیدانم) حرفی را مطرح میکند تعبیر حرفش هم باید در متن تفکر عمومی انجام گردد، ایشان اگر میخواهد هم از توبره بخورد هم از آخور (یعنی هم روشنفکر باشد و هم عمومی) آنوقت این را باید متوجه باشد در قبال هر کدام باید بهای متفاوتی بپردازد، و «همان» حرفشان در هر یک از این دو فضا میتواند معنا و مفهوم و در نتیجه عکس العمل های بسیار متفاوتی را موبیلیزه کند.

Anonymous گفت...

فرض میکنیم که حرف گنجی درست باشه و تقلب نشده باشه و موسوی برنده نشده باشه.این چه تاثیری روی همبستگی و اتحاد ما برای نابود کردن و براندازی ج.اسلامی داره؟هدف ما ایجاد جمهوری ایرانی و جدایی دین از سیاست هستش و مهم نیست کدوم خری پیروز شده و کی باخته.ما باید به فکر ایران باشیم نه کسانی که فجایع انقلاب اسلامی رو رقم زدند و وقتی مثله یه تیکه آشغال به گوشه ای پرت شدند به فکر مردم ایران و حقوقشون افتادند.

ارسال یک نظر