۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۷, دوشنبه

میر حسین عزیز: به ما بگوئید اگر شما را گرفتند چه کنیم؟

جناب موسوی، چرخهٔ یک ساله ای که با بهار انتخابات شروع شد و از تابستان خون و شهادت عبور کرد، اکنون پائیز سرکوب و زمستان سکوت را هم از سر گذرانده است و باز با هم به بهار خیزش و نشاط نزدیک میشویم. و چه خوب است که میبینیم هنوز همه با همیم و ملت ما همان شور و آرزوی حکومت قانون، آزادی و برابری را همچون آتشی یزدانی در عمق جانش حفظ کرده است.

میر حسین عزیز، ما این آتش را از تاریخی به ارث برده ایم به درازای تمام تمدن بشری، و میدانی و میدانیم که آسمان جانمان فراخ تر از آنست که به نفیر نفرتناک این حرامیان دیروز زاده طوفانی شود. نه هراسی داریم از خنجرهایشان و نه لشکر گزمه های سیاهشان ما را از راه نیک برگرداندنیست.

اما جناب موسوی، خود بهتر از ما مطلعید که اهریمن تاریکی، انگار بوی حیات جدید و خون تازه ای که با رسیدن بهار سبز عشق و شور در رگهایمان به جریان افتاده است را شنیده است که نفیر کشان به خاموشی آن آمده است و تهدید میکند و نعره سر کرده که چنین خواهد زد و چنان خواهد کشت.

و ما نگرانیم که غول دژکردار شما را از ما بگیرد و به دخمه های خود ببرد...

آقای موسوی عزیز، خاطرمان هست که شما یکسال پیش در اوج شور مبارزه مردمی هنگامی که خطر دستگیری شما احساس میشد به مردم توصیه کردید که در صورت دستگیر شدن شما به اعتصاب عمومی روی آورند. اکنون که باز چرخه زمان ما را به فصلی مشابه بازگردانده است و خطرهای مشابهی را پیش روی خود میبینیم، از شما میخواهیم تا بار دیگر، پیش از آنکه خدای نکرده دست پلید غول بر شما دراز شود، به خیل دوستارانتان راه را اشاره کنید.

میرحسین عزیز، اگر شما را دستگیر کنند ایران را بر سرشان به آتش خواهیم کشید، آتشی با شعله هائی به حرارت تمامی داغهای دل مادرانی که سی سال فرزند از دست داده اند، آتشی آنچنان مهیب که چه بسا کور و مخرب باشد. از شما تقاضا میکنم به ما راهی نشان بدهید تا در صورت دستگیر شدنتان همان را در پیش بگیریم، که چشم و گوشهایمان همه با شماست و هرچه بگوئید همآن خواهیم کرد. راهی نشانمان بدهید تا آتشمان بینا شود، تر و خشک را با هم نسوزد، و تنها اهریمنیان پلید را به زیر کشد.



4 نظرات:

Anonymous گفت...

به به شاعر هم بودی ما خبر نداشتیم
موسوی عزیزت هم کاریت نباشه، میر یزید خبیث کم کم خودشم خبر داره به آخر خط رسیده. روز داوری شده دیگه، همون آخر بن بست لجن گیرش میاریم بینیم پپسی بیشتر دوست داره یا فانتا

Anonymous گفت...

خیلی آتیشت تنده برادر اررررررزشی،مردم رو دست کم گرفتی،من که تو شهر خودم چند تا قوطی ویسکی کنار کذاشتم واسه فتح المبین برادر های ارزشی مثل شما به تلافی کاراتون تو کهریزک و جاهای دیگه .
اندکی صبر سحر نزدیک است.

Anonymous گفت...

برادر عرزشی
بوی گند سازش رهبر حرامزاده و "ریس جمهور " دلقکت ان -همان دلاور هسته ای- مشام مملکت را آزار میده و تو هنوز بوی کباب میشنوی .خود کودانت هم میدونی که عربده کشی داستان دستگیری موسوی هم برای سرپوش گذاشتن بر این گند و افتضاح طراحی شده که امثال تو ی مزدور را بی خیال کنه .اما چیزی که مسلم هست و دیر و زود داره ولی سوخت و سوز نه اینه که آخرش توی همون گند و کثافت که خودتون برپا کردید یا خفه میشین یا بزور همین توی همین لجن خفه تون میکنیم. شک نکن . من که مثل روز برام روشنه .

Anonymous گفت...

اسم خوبي گذاشتيد. برادر عرزشي
ميرحسين عزيز همان است كه قتل عامزندانيان سياسي را در سال67 تأييد كرده است. الان هم دعوايش با حاكمان سر آزادي و حق مردم نيست. دعوايش سر اين است كه من را هم به بازي بگيريد. ما اميدي به قاتلين مردم نبستيم. شما هم نگران نباشيد, امثال ميرحسين ها هم اگر دستگير شوند, به هتل 5ستاره اي كه شهرام جزايري بردند, مي رود. كهريزك جاي جوانان آزاديخواه ماست. نه جاي سوپاپهاي اطمينان رژيم, مثل ميرحسين و خاتمي و ...

ارسال یک نظر