گر بپرسد کسی ز من حالم، من چه گویم که از که مینالم ؟

اما افسوس که هرچه میگردم امید به یافتن اینچنین تسکینی کمتر و دورتر مینماید . . .
طبق آخرین برآوردهای سازمان ملل، تعداد بیخانمان شده ها در این بمبارانهای چند روزه اخیر پاکستان به حدود پانصد هزار نفر میرسد، نیم میلیون انسان در اثر شرکت مستقیم و فشار غیر مستقیم دولت آقای اوباما برای بمباران دهات و کوه و دره های پاکستان آواره شده اند، و دنیا در سکوت تماشا میکند، که اوباما بوش نیست. حتی جمهوری اسلامی ایران نیز با سکوتی غیر منتظره و آغشته به تائید، و یا با تکرار دیدگاهها و سرتیترهای خبرگزاریهای امریکائی این مصیبتی که به قول گاردین بزرگترین فاجعه تاریخ پاکستان محسوب میشود را به تماشا نشسته است --شاید چون دل خوش کرده که او با ما خواهد بود . . .
رادیوها و تلویزیونها و روزنامه های خود امریکا و جهان غرب هم که طبیعتا سکوت کرده اند، یا بدتر از آن، ناگهان زبان به گفتن از شرارت طالبان و در خطر بودن پاکستان و یا اصلا خطرناک بودن پاکستان گشوده اند. نیو یورک تایمز، این روزنامه صلح طلب و ناز نازی، چند روز است که به جز افروختن آتش هراس و تشویق خشونت در مورد پاکستان حرف دیگری نداشته است که بزند. آقای «پیتر مک کی»، وزیر امور خارجه کانادا، این کشور صلح طلب و ناز نازی، ناگهان کشف و اعلام میکند که، «پاکستان خطرناک ترین کشور دنیا است»، و واشنگتن پست، این روزنامه مهربان و دموکراتیک از قول پطرایوس اعلام خطر میکند که، «طالبان پاکستان را با خطر نابودی روبرو کرده است».
از دشمنان برند شکایت به دوستان، چون دوست دشمن است شکایت کجا بریم؟
0 نظرات:
ارسال یک نظر