این متن در مورد مورد زد و بندهای پشت پرده ای است که در اواسط دهه شصت، یعنی در بحبوحه جنگ میان ایران و عراق، میان عواملی از سپاه پاسداران در جمهوری اسلامی تحت نظر روح الله خمینی و هاشمی رفسنجانی با دولتهای اسرائیل و امریکا انجام گرفته بود. جزئیات این روابط، که در پی اسارت و اعترافات یک افسر آمریکائی در نیکاراگوئه و سپس توسط عوامل اطلاعاتی از طریق یک روزنامه لبنانی فاش گردید، منجر به یک افتضاح سیاسی در ابعاد تاریخی در امریکا گردید که به نام «ایران کنترا» مشهور و موجبات سقوط شدید جمهوری خواهان در افکار عمومی جهان و امریکا را فراهم کرد.
آنگونه که از اسناد محرمانه مختلف ، از جمله دو سندی که در زیر خواهید دید، محرز میگردد، این اسرائیل بود که ابتدائا و با قصد جلوگیری از سقوط احتمالی دولت جمهوری اسلامی که در جنگ با عراق به شدت تضعیف و متشنج شده بود (در سندی دیگر که اینجا نیاورده ام علاوه بر جنگ، از مبارزات درونی سپاه پاسداران بر سر قدرت و همچنین عدم سلامت جسمی و روانی خمینی نیز به عنوان عوامل مهم و نگران کننده برای دولت اسرائیل نام برده شده است) برنامه فروش تسلیحات به خمینی را آغاز کرد، و پس از مدتی امریکا نیز با استدلالات اسرائیل در مورد روشی برای رها کردن گروگانهای اسرائیلی و نیز مقابله با نفوذ شوروی قانع شد تا به این برنامه بپیوندد.
جهت یادآوری دوستانی که سنشان کمتر است، سالهای دهه سیاه شصت همان سالهای دردناکی هستند که رژیم اسلامی از یک سو مشغول به انجام گسترده ترین قتل عامها نسبت به جوانان و نخبگان ایران در زندانها و در شهرهای مختلف بود، و از سوی دیگر با بهانهٔ «برافراشتن پرچم الله و اکبر بر فراز کاخ سفید» و با شعارهای واهی همچون «راه قدس از کربلا میگذرد» نوجوانان بسیاری را تحت عنوان مبارزه با امریکا و اسرائیل و دفاع از حکومت اسلام به قتلگاه فرستاد.
در رابطه با روابط فوق، تعدادی اسناد محرمانه دولت ایالات متحده را پیدا و ترجمه کرده ام که دوتای آنها را اینجا در اختیارتان قرار میدهم. اینها از سندهای محرمانه ای هستند که توسط هیئت حقیقت یاب «تاور» که پس از کشف روابط پنهانی دولت ریگان با خمینی بر پا شده بود به اجبار از طبقه بندی خارج شده اند. محتوای این اسناد گویا تر از آنند که نیازی به شرح و توصیف داشته باشند، پس اجازه بدهید بدون اطناب آنها را خدمت شما عرضه کنم.
سند اول (تصویر فوق)، گزارش محرمانه به ریاست جمهور وقت ایالات متحده (رونالد ریگان)، تنظیم شده توسط «جان ام. پویندکستر - John M. Poindexter»، مشاور امنیت ملی ریاست جمهوری ایالات متحده به تاریخ ۱۷ ژانویه ۱۹۸۶ است. جزئیات این سند به شرح زیر است:
کاخ سفید
واشنگتن
۱۷ ژانویه ۱۹۸۶ [معادل با ۲۷ دیماه ۱۳۶۴]
گزارش برای رئیس جمهور
از جانب: جان م. پویندکستر (امضا)
موضوع: یافته های عملیات محرمانه در مورد ایران
نخست وزیر اسرائیل «[شیمون] پرز» اخیرا مشاور مخصوص خود در زمینه تروریسم را با دستورالعملی برای یک برنامه پیشنهادی فرستاده است که از طریق آن اسرائیل، با کمی کمک از سوی ایالات متحده، میتواند موقعیتی ایجاد کند که منجر به وجود دولتی معتدل تر در ایران گردد. اسرائیلی ها بسیار نگرانند که ادامه تضعیف دولت ایران در جریان جنگ با عراق، رادیکالیزه تر شدن آن کشور، و نفوذ بیشتر شوروی در خلیج [فارس] خطرات قابل توجهی برای امنیت اسرائیل ایجاد خواهد کرد. آنها معتقدند این اهمیت حیاتی دارد که وارد عمل شوند و [با کمک نظامی به دولت ایران] نوعی تعادل قدرت را به منطقه بازگردانند.
نقشه اسرائیلی ها بر این برنامه استوار است که عناصر معتدل تر در ایران، اگر توان مناسبی برای دفاع از ایران در مقابل عراق داشته باشند و اگر امکان پیشگیری از حرکات شوروی را از خود نشان بدهند، بتوانند به قدرت برسند. برای رسیدن به این هدف استراتژیک، اسرائیلی ها در صددند تا خود آغاز به فروش تسلیحات به عوامل با گرایش به غرب درون دولت ایران کنند. آنها بر این باور هستند که با این کار میتوانند نفوذ بی سابقه ای در تشکیلات دولتی ایران به دست بیاورند. اسرائیلی ها اطمینان دارند که ایرانی ها آنچنان نیازمند تسلیحات و قطعات نظامی، تخصص و کمک اطلاعاتی هستند که فراهم کردن این اقلام به تغییرات دراز مدت در جهت منافع ما در کادر و موضع گیری درون دولت ایران منجر خواهد گشت.
به علاوه، با ادامه این معاملات یک وابستگی به این کمکها در ایران ایجاد خواهد شد که به فراهم کننده(ها) [اسرائیل و امریکا] این امکان را خواهد داد که با قدرت تاثیر دلخواه خود بر روند وقایع جاری را ایجاد کنند. چنین نتیجه ای با اهداف سیاستهای کنونی ما همخوان است و میتواند برتری های قابل توجهی در جهت منافع ملی امریکا را تضمین کند.
طبق آنچه که فرستادهٔ نخست وزیر اسرائیل تشریح کرده است، تنها خواستی که اسرائیلی ها دارند این اطمینان است که بتوانند اقلامی که از انبارهای خود به ایران میدهند را از ایالات متحده دریافت و جایگزین کنند. ما جنبه های قانونی فروش سلاح های ساخت امریکا توسط اسرائیل به ایران را بررسی کرده ایم. با توجه به الزامات موجود در قوانین ایالات متحده در مورد فروش مجدد تسلیحات ساخت آمریکا توسط خریداران آن به کشورهای ثالث، من توصیه نمیکنم که شما با جزئیات طرح ارائه شده توسط اسرائیل موافقت کنید، اما راههای دیگری برای انجام این طرح وجود دارد... [گزارش در اینجا به بررسی جزئیات قانونی و ارائه روشهائی برای دور زدن قانون و مجلس سنا و فروش تسلیحات به ایران میپردازد، که در مدارک بعدی جزئیات عملی آن شرح داده شده]
سند دومی که اینجا خدمتتان ارائه میکنم گزارش دیگری است که حدود سه ماه بعد از گزارش فوق، یعنی در تاریخ چهارم آوریل ۱۹۸۶، توسط «الیور نورث - Oliver North» از مسئولان اصلی پروژه فوق محرمانه فروش تسلیحات امریکائی به سپاه پاسداران از طریق اسرائیل تهیه، و برای اطلاع و تایید رئیس جمهوری وقت (رونالد ریگان) ارسال شده است. متن ترجمه کامل جزئیات این سند به شرح زیر میباشد (تصویر زیر از صفحه اول این سند است، تصاویر دیگر صفحات را در پائین صفحه ببینید):
خیلی محرمانه - حساس
موضوع: آزادی گروگان های امریکائی در بیروت
پس زمینه:
در ژوئن ۱۹۸۳، افراد غیر دولتی امریکائی و اسرائیلی عملیاتی را آغاز کردند به قصد آزاد سازی گروگانهای امریکائی در بیروت در مقابل دادن تسلیحات امریکائی متعلق به اسرائیل به گروههائی در ایران. تا رسیدن سپتامبر (سه ماه بعد) مسئولان آمریکائی و اسرائیلی نیز در این تلاش وارد شده بودند تا این اطمینان حاصل شود که دولت ایالات متحده:در ۱۳ سپتامبر ۱۹۸۳ [مصادف با ۲۲ شهریور ۱۳۶۲] دولت اسرائیل با پشتیبانی و موافقت دولت امریکا 508 موشک «تاو» به ایران فرستاد. چهل و هشت ساعت بعد، کشیش «بنجامین ویر- Benjamin Weir» در بیروت آزاد شد.
- با تحویل مواد مشمول تحریم به ایران توسط اسرائیل مخالفتی نخواهد کرد
- آن اقلامی که توسط اسرائیل به ایران فروخته شده اند را برای باز پر کردن انبارهای اسرائیل جایگزین خواهد کرد
تلاشهای بعدی توسط هردو دولت [اسرائیل و امریکا] برای ادامه این روند به دلیل اجبار به مکالمه و شرح خواسته هایمان از طریق یک دلال اسلحه ایرانی الاصل ساکن اروپا با مشکل برخورد کرده اند. در ژانویه ۱۹۸۶، تحت پوشش یک عملیات محرمانه جدید، دولت ایالات متحده خواستار ملاقاتی با مسئولان رسمی دولت ایران شد.
در بیستم فوریه ۱۹۸۶ [*** نام حذف شده؟*** ] مسئول دولتی ایالات متحده با [ *** یک سطر حاوی اسامی و توضیحات حذف شده اند***] ملاقات کرد، که اولین ملاقات مستقیم ایران و ایالات متحده در بیش از پنج سال بود. در این جلسه طرف امریکائی تلاش کرد تا توجه ایرانی ها را بر تهدید موجود از جانب شوروی، و نیاز به ایجاد روابط دراز مدت بین دو کشورمان فرا تر از معاملات اسلحه متمرکز کند. این نکته مورد تاکید قرار گرفت که موضوع گروگانها یک «مانع» است که برای رسیدن به چنین روابطی بایستی پشت سر گذاشته شود. در طی آن ملاقات، همچنین واضح شد که مطالبات و خواستهای ما در گذشته از طریق واسطه به طور روشن به دولت ایران منعکس نشده بوده است، و دو موافقت شد که:
- دولت ایالات متحده حسن ظن خود را با در مهیا کردن فوری یک هزار موشک «تاو» برای خرید ایران نشان خواهد داد. این معامله به نحو محرمانه در بیست و یکم فوریه [فردای جلسه] از طریق یک شرکت خصوصی امریکائی و با میانجی گری اسرائیل به انجام رسید.
- جلسه ملاقات بعدی با حضور مسئولان عالیرتبه امریکائی و ایرانی در ایران برگزار خواهد شد، و در همزمان با آن جلسه گروگانهای آمریکائی [در لبنان] آزاد خواهند گشت.
- به محض آزاد شدن آن گروگانها و رسیدن سلامت آنها به ما، ایالات متحده تعداد سه هزار موشک «تاو» دیگر به همان روشی که در سپتامبر ۱۹۸۵ انجام شده بود [از طریق اسرائیل] به ایران خواهد فروخت.
] پایان صفحه اول ]
در اوایل ماه مارس واسطه ایرانی ساکن خارج ادعا کرد که شرایط ایران برای آزاد کردن گروگانها علاوه بر سه هزار موشک «تاو» که پس از آزادی گروگانها تحویل داده خواهد شد اکنون شامل فروش پیشاپیش [قبل از آزادی گروگانها] 200 موشک «فونیکس» و تعداد نامعینی موشکهای «هارپون» است. در هشتم مارس جلسه دیگری با واسطه در پاریس برقرار شد و طی آن این موضوع شرح داده شد که شرط تحویل پیشاپیش ناقض موافقتهائی است که در بیستم فوریه در فرانکفورت انجام گرفته بود، و بنابر این عملی نیستند. همچنین اشاره شد که موشک اندازهای زمینی و هوائی ایران برای این گونه موشک ها در چنان وضعی بودند که حتی در صورتی که این موشکها به آنها داده شود قادر به استفاده از آنها نخواهند بود.
از ۹ مارس تا ۳۰ مارس هیچ تلاش دیگری از سوی ما برای تماس با دولت ایران یا واسطه انجام نگرفت. در ۲۶ مارس [***مقام مسئول ایرانی، نام حذف شده***] از طریق شماره تلفن اختصاصی در ماریلند که برای همین منظور برقرار شده بود با ما تماس گرفت. [***مقام مسئول ایرانی، نام حذف شده***] پرسید که چرا ما مدتی است با آنان تماسی نگرفته ایم، و اصرار کرد که ما باید هرچه سریعتر دست به کار بشویم چون وضعیت در بیروت به سرعت در حال خراب شدن است. از طریق مترجم فارسی زبانمان به وی گفته شد که که شرایطی که ایران برای تحویل موشکهائی افزون بر 3000 «تاو» مطالبه کرده است قابل قبول ما نیست، و اینکه در هر صورت هم ما پیش از آزاد شدن گروگانها هیچ چیز دیگری در اختیار آنان قرار نخواهیم داد. [*** مقام مسئول ایرانی، نام حذف شده***] همچنین موافقت کرد که حق با ما بود که آنها در هر حال قادر به استفاده از موشکهای «فونیکس» و «هارپون» نیستند و اینکه فوری ترین نیاز ایران این بود که موشکهای «هاوک» موجود در انبارهای خود را را به وضعیت قابل استفاده ای در آورند. در یک تماس تلفنی دیگر، ما موافقت کردیم که با وی در مورد این موضوع وارد مکالمه شویم و قرار شد که او فهرستی از قطعات لازم برای عملیاتی کردن سیستم های «هاک» ایران را در اختیار ما بگذارد. این لیست قطعات در ۲۸ مارس به دست ما رسید و توسط CIA بررسی و تایید شد.
وضعیت فعلی:
در روز سوم آوریل، «آری قربانی فر» واسطه ایرانی، به واشنگتن دی سی آمد، با دستوراتی از سوی [*** نام حذف شده***] برای کامل کردن برنامه آزاد ساختن گروگانها. به «قربانی فر» [از سوی جمهوری اسلامی] این اختیار داده شده بود که در مورد نوع، تعداد و چگونگی تحویل اقلامی که امریکا قرار بود از طریق اسرائیل در اختیار ایران قرار بدهد تصمیم بگیرد. ملاقات تقریبا تمام شب از سوم تا چهارم آوریل طول کشید، و در طی آن تلفنهای بسیار زیادی به ایران انجام شد. [***حدود سه سطر در این نقطه حذف شده است که ظاهرا شامل نام افراد و جزئیات قابل شناسائی دیگر است***] یک افسر اطلاعاتی سیا [CIA] که فارسی صحبت میکند در جلسه حاضر بود و قادر بود صحت و محتوای تلفنهائی که به تهران انجام شد را تایید کند. به شرط تایید ریاست جمهوری [رونالد ریگان]، تصمیم گرفته شد تا به شرح زیر به پیش برویم:
- تا روز دوشنبه، هفتم آوریل، دولت ایران ۱۷ میلیون دلار به یک حساب اسرائیلی در سویس واریز خواهد کرد، و سپس اسرائیلی ها به نوبه خود مبلغ ۱۵ میلیون دلار به حساب یک شرکت خصوصی امریکائی در سویس واریز خواهند کرد.
[پایان صفحه دوم]
- در روز سه شنبه، هشتم آوریل (و یا به محض اینکه معاملات بانکی تایید شوند)، شرکت خصوصی امریکائی مبلغ سه میلیون و ششصد و پنجاه و یک هزار دلار به یک حساب متعلق به سازمان سیا [CIA] در سویس واریز خواهد کرد. سیا سپس این مبلغ را به یک حساب محرمانه متعلق به ارتش امریکا واریز خواهد کرد.
- در روز چهار شنبه نهم آوریل، سازمان سیا معادل سه میلیون و ششصد و پنجاه و یک میلیون دلار قطعات متعلق به موشکهای «هاوک» (۲۴۰ نوع قطعه متفاوت) را تامین، و آن را به [*** اطلاعات و نامها حذف شده***] تحویل خواهد داد. پیش بینی میشود این پروسه حدود هفت روز کاری طول بکشد.
- در روز جمعه ۱۸ آوریل یک هواپیمای خصوصی امریکائی 707B قطعات موشکهای «هاوک» را از MWD [مطمئن نیستم WMD چیست] بارگیری و در فرودگاه محرمانه اسرائیل که قبلا نیز برای تحویل 1000 موشک «تاو» مورد استفاده قرار گرفته است تحویل خواهد داد. در این فرودگاه قطعات مذکور به یک هواپیمای محرمانه متعلق به نیروی هوائی اسرائیل که با هویتی ساختگی رنگ آمیزی شده است منتقل خواهند شد. ابزار لازمه برای مخابرات ماهواره ای در آنجا نصب خواهد گشت.
- در روز شنبه نوزدهم آوریل [رابرت] مک فارلین، [الیور] نورث، [هوارد] تایچر، [جرج] کیو، [***نام حذف شده***] و یک متخصص مخابرات ماهواره ای SATCOM با یک هواپیمای متعلق به سیا [CIA] از فرانکفورت آلمان به تهران پرواز خواهند کرد. [***دو سطر احتمالا شامل نام و جزئیات دیگر در مورد مسئولان ایرانی، حذف شده***]
برنامه روز یکشنبه بیستم آوریل به شرح ذیل خواهد بود:
- گروه آمریکائی به تهران وارد خواهد شد (ساعت صفر)، [هاشمی] رفسنجانی به عنوان مسئول هیئت ایرانی به استقبال آنان خواهد آمد
- در ساعت صفر+۷ گروگانهای آمریکائی در بیروت آزاد خواهند شد
- در ساعت ۷ + ۱۵، هواپیمای نیروی هوائی اسرائیل با محموله قطعات «هاوک» در بندر عباس، ایران، فرود خواهد آمد
بحث:
نکات زیر در رابطه با معاملات مذکور، جلسه ملاقات در ایران، و برقراری روابط گسترده تر بین ایران و ایالات متحده موضوعیت دارند:
- به ایرانی ها گفته شده است که حضور ما در ایران از سوی دولت ایالات متحده یک «تعهد دینی» محسوب میشود، و اینکه ما در این امر صداقت داریم و میتوانند به ما اعتماد کنند. در میان شعبه های مختلف ایرانی که در این معامله وارد شده اند میزان بی اعتمادی به امریکا زیاد است. بدون حضور شخصی ما در ایران آنها اعتماد نمیکردند که ما به تعهداتمان در این معامله پس از آزاد شدن گروگان ها عمل خواهیم کرد.
[پایان صفحه سوم]
- [***سه سطر اطلاعات و اسامی حذف شده اند***] قربانیفر بخصوص متذکر شد که تلاشهای قذافی برای «خریدن» گروگانها ممکن است به زودی به نتیجه برسد. از این گذشته، ایرانی ها خوب متوجه هستند که وضعیت در بیروت دارد به سرعت خراب میشود و با گذشت زمان قدرت نفوذ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برای آزاد کردن گروگانها کمتر خواهد شد.
- ما ایرانی ها را قانع کرده ایم که تهدید معتنابهی در کوتاه مدت و بلند مدت از سوی اتحاد شوری وجود دارد. ما در طی ملاقاتمان از اطلاعات محرمانهٔ واقعی و ساختگی برای اثبات این ادعا استفاده کردیم. آنها در زمینه روابط دراز مدت با ما علاقه زیادی به این موضوع نشان داده اند.
- [***این بند شامل سه یا چهار سطر کاملا حذف شده است***]
- به ایرانی ها گفته شده است که کمک آنها به نیکاراگوئه ای ها در نظر ما غیر قابل قبول است، و آنها قبول کرده اند که این موضوع در جلسهٔ ما در تهران مورد بحث قرار گیرد.
- ما همچنین به ایرانی ها گفته ایم که خواهان آن هستیم که قدمهائی در جهت اتمام جنگ بین ایران و عراق برداشته شوند [***چهار سطر اطلاعات از این قسمت حذف شده اند***].
- ایرانی ها کاملا متوجه هستند که فوری ترین نیازهایشان شامل کمک های تخصصی برای برپا نگه داشتن نیروی هوائی و نیروی دریائی شان است. ما بایستی برای بحث این موضوع در ملاقات تهران آمادگی داشته باشیم. گفتگوهای با قربانیفر در چهارم آوریل گویای این است که آنها میخواهند موضوع دریافت سه هزار موشک «تاو» را تحت عنوان آمادگی برای جلوگیری از حرکات احتمالی شوروی بر علیه ایران مطرح کنند. آنها همچنین پیشنهاد کرده اند که اگر در مورد فراهم کردن موشکهای «تاو» موافقت حاصل شود [***چهار سطر اطلاعات از این قسمت حذف شده اند***].
- به ایرانی ها گفته شده است و آنها موافقت کرده اند که در رابطه با اسارت و سپس آزادی گروگان ها نه مورد اتهام خواهند گرفت و نه از آنان قدردانی خواهد شد.
[پایان صفحه چهارم / پایان سند]
19 نظرات:
این مطلبت بسیار عالی بود دکتر جان تندرست باشی.
سیاست ورزی براساس بازی های پشت پرده هنگامی غیرقابل قبول تر و کثیف تره که هر یک از طرف(ها) ادعای پرهیزگاری و پاکی و صداقت داشته باشن! و مردمی [عامی] رو با تبلیغات علّاف هاله ی تقدس و زهد و تقوای ساختگی برا خودشون نگه داشته باشن!!!
بدبخت حزبل ها و بسیجی های خوش باور و ساده اندیش اون دوران...
(الآن هم دوباره روی آوردن به جذب آدمای جدیدی که از حقایق و رویدادهای اون دوران اطلاع و آگاهی نداشته باشن تا به سادگی، بسیجی-وار، آلت دست فرمان هاشون قرار بگیرن... بی چون و چرا... پس رفتن دنبال درست کردن لشکری از بچه مدرسه ای های ساده لوح!)
چرا اون قسمت ها حذف شده اند؟ اسم اون مقام مسوول ایرانی چیه؟ ببین یا اینجا سند نذار یا می ذاری کامل باشه. به من هم نگو دلایل امنیتی داشته و خود امریکایی ها حذف کردن. سند که از محرمانه بودن بیرون اومد دیگه حذفی نداره.
دوست گرامی جناب «بهرام» ممنون از لطف شما و امیدوارم که این کارها در نهایت فایده ای داشته باشند.
دوست خوبی که از حذف نام ها و نشانه ها گلایه کرده اید، طبعا خودم هم همین گلایه را دارم، اما چه میتوان کرد که این از دست و حوزه توان من و امثال من خارج است، و تنها با مرور زمان میتوان این اسامی و جزئیات را دانست، و فعلا باید به همان حدس و گمان های خودمان یا اطلاع رسانی هائی که از درون جمهوری اسلامی نشت میکنند بسنده کنیم.
و دوست گرامی، جناب «بی نام» شما بر حقیقت مهمی انگشت گذاشته اید، حقیقت تلخی که در تاریخ ما خواهد ماند و امیدوارم به عنوان درسی استفاده شود از مضرات و خطرات حیرت آور و جنون آمیز «ایدئولوژی» «باور» و عدم آگاهی...
برو بزار باد بیاد.هر جا نام مسئول ایرانی بود حذف شده بود ولی مسئول امریکایی بود حذف نشده بود معلوم هست که دروغه چون ما امریکایی ها رو نمیشناسیم ولی ایرانی ها رو شاید بشناسیم اون موقع ضایع میشین که دروغ گفتین یه دونه نام مسئول ایرانی هم نبود این که شد محرمانه بگیه دیگه به درد نمیخوره...در ضمن تو اصلا کی هستی که مدارک محرمانه رویکنی یا ترجمه میکنی منبع اصلی شما کو؟؟
بسیار خوب دوست ناشناس، اجازه بدهید تا به جای بحث بیخود با شما همان کنم که فرمودید، یعنی بروم و بگذارم باد بیاید چون مشخص است که ذهن شما شدیدا به باد یا لااقل یک نسیم خفیف نیاز دارد.
+++ در دهه ۶۰ در موقع آن شعارهای ضد امریکا ئی و ضد اسراییلی که گوش فلک را کر میکرد، امریکا ئی ها و اسراییلی ها داشتند در زیر لحاف با چوچول کس زن خمینی و خامنه ای بازی میکردند و خمینی و خامنه ای هم کیف میکردند.
این اینترنت هم جای جالبیه. یادمه همون اوائل، حدود بیست سال پیش که اینترنت مد شده بود، یک کارتونی بود که خیلی جالب بود، هنوز هم خوب کاربرد داره. یک سگی بود پشت کامپیوتر داشت با یکی دیگه چت میکرد، کمی شک و تردید داشت، اما یک سگ دیگه ای کنارش ایستاده بود و داشت میگفت، "نترس، حرفت رو بزن، تو اینترنت که کسی نمیدونه تو سگی!" حالا شده جریان این کسائی مثل این دوست ناشناسی که اومده اینها رو میخونه و ایراد میگیره که چرا اسمهای ایرانی ها رو پوشوندن پس معلومه اینها دروغه! اونوقت من هم سر این دوراهی میشینم که باید با سئوال سخیف و برخورد ناآگاهانه ای مثل این چه عکس العملی نشان داد؟ اگر جواب بدهم که در واقع باید بنشینم و الفبای این موضوع را شرح بدهم که هم احساس میکنم به خودم توهین میکنم با اون کار و هم وقت تلف میکنم، جواب هم ندهم که ممکن است چهارتا بچهٔ دیگر هم این گفتگو را ببینند و جواب ندادن من را نشانی از معنی داشتن سئوال این دوستمون تلقی کنند. جدا مانده ام چه عکس العملی باید نشان داد؟
من چندتا سوال دارم اعترافات یک افسر آمریکائی در نیکاراگوئه چیکار میکند؟سمت این افسر چیست و چه نقشی در این زمینه داشته است؟
این سندها در کدام سایت رسمی منتشر شده است؟
میشه اسم روزنامه لبنانی و تاریخ منتشر شدن رو بیارین؟چرا در روزنامهای امریکای فاش نشد؟
چرا این افتضاحات سیاسی در امریکا سکوت مطلق به سر میبرد؟ چرا روزنامه نگاران امریکا سکوت کردند؟
نخستین پیام پادشاه جدید ایران – به نام ایران زمین، به نام کورش و به نام فردوسی و با بزرگترین درودها و شادباشها به تمام فرزندان و زنان و مردان دلیر و شجاع ایران زمین در سراسر جهان که هر یک ملکه و پادشاه ایران هستند اعلام آماده باش جنگی می نمایم . صبر و تحمل ۱۴۰۰ ساله ما بس است و دفاع نشانه ضعف است. ما باید از هر راهی که میتوانیم خانه سیاه خرافات را به هوا بفرستیم و شعله در مراسم شان افکنیم، تا طلسمی که باید ۱۴۰۰ سال قبل ساسانیان با کشتی هایشان می شکستند بشکنیم و دشمن وحشی نادان را نابود سازیم و نام خود را در تاریخ ایران جاودان سازیم. این نهایت وظیفه هر ایرانی پاک نهاد می باشد. پیروزی از آن ماست. بدرود. هفتم آبان ماه ۲۵۶۹. این پیام را به دیگر ایرانیان بفرستید.
پادشاه عزیز، فراموش کردید ذکر کنید رعایای شما کجا باید بروند تا از آخرین فرامین و اعلاناتتان مطلع شوند؟
شما از عوامل آمریکا و صهیونیسم هستید و خودتون هم میدونید حرفاتون دروغه و فقط برای فریب کسانی که اطلاعات زیادی ندارند تلاش می کنید
از خدا و مرگ بترسید و برای دنیای دیگران خودتان را هیزم نکنید
ماجرای ایران منترا نشان داد که غربی ها می خواستند به ما نزدیک شوند و به ایران اسلحه بفروشند اما شما نگفتید که در این جریان ایران اسلحه نخرید و گروه مذاکره کنند که به نام های جعلی و از طرف جای دیگه اومده بودند رو بعد شناسایی هویت آمریکایی شون پس زد و برگردوند و امام خمینی سخنرانی کرد و گفت اسرائیل اینقد منفور است که هرکسی با او رابطه داشته باشد منفور می شود برای همین آنها می خواهند با ما رابطه برقرار کند
نکته آخر هم این است که اگر بخاطر قدرت صهیونیسم در جبهه کفار قرار گرفته اید بدانید که بزودی با ظهور حضرت مهدی حکومت جهانی از آن ماست پس توبه کنید که خدا توبه کاران را دوست دارد
یا حق
به شکلی غریب، سیاست بی پدر و مادره!
پس چرا رفسنجانی گفت که جزئیات را بعدا اعلام میکنیم ، که البته هیچ گاه اعلام نشد. مثل همه چیزهای دیگر.
درود بر شاهزاده کورش، من می آیم خدمتتان که قبلا هم آمدم. چون من هم مثل شما کشورم را میخواهم. حتی اگر همه بخواهند کشورشان را واگذار کنند، من کشورم را از این راهزنان تروریست اجنبی پس میگیرم. اگر شما بخواهید همین الان این درفش کاویانی را که افتاده بود به شما میدهم بشرطی که به سوی مهمترین و استراتژیک ترین هدف حمله کنید. ما پیروزیم
دکتر جان
از تهیه و ترجمه این اسناد سپاس گزار .و دستت طلا،
اما یک نکته که موجب حیرت و تاسف میشه این هست که:
ممکن هست نا آگاهی و زود باوری و ساده لوحی طرفداران ان زمان-زمان جنگ - حکومت که هر خبر و حرف و مزخرفی از حکومت را بدون چون و چرا قبول میکردند در شرایط ان زمان تا حدودی توجیه کرد اما الان، زمان اینترنت، فراوانی و پراکندگی این همه اطلاعات و آگاهی ، واقعن موجب حیرت و تاسف هست.
آدم میمونه که این مغز و ماده خاکستری برای بعضی ها چه فایده ای داره.؟
بقول دوستی،چه میکنه این ایده لوژی مذهبی .!
سلام، یارانهها که یاری نمیکنند، بنزین و گاز قیمتش سر به آسمان گذاشته، خارجیها هم که تحریممون کردند، با دنیا در افتادیم بخاطر نیروی هستهای، نون هم که چند برابر شده، مردممون هم که هر روز دارند بخاطر بنزین قلابی سرطان شش میگیرند ، دنیا هم با ما در افتاده ، هر وقت هم که حرف میزنیم میگویند این همه بدبختیها در راه و برای اسلام است. اسلامی هم که رشد میکنه هر روز، سنّی است نه مال ما شیعه ها.ای امام کجایی که روز قضاوت نزدیک است. خودت رحم کن بر ما.
ارسال یک نظر