۱۳۸۸ آبان ۲۷, چهارشنبه

نگاهی نزدیکتر به ساختار ذهنی کودتاگران -۱


درست نمیفهمم چرا، اما به وضوح میبینم که جنبه بسیار مهمی از واقعیت جریانی که الان تحت عنوان احمدی نژاد و کودتای سپاه در ایران در حال اتفاق افتادن است از اذهان و قلمها بسیار دور افتاده است. طبیعتا هر جریانی با ابعاد وسیع سیاسی و اجتماعی و اقتصادی مشابه با این کودتا جنبه های بسیاری دارد و خواه ناخواه توجه به تمام آن ابعاد امکان پذیر نیست، اما در هر حال وقتی یکی از این ابعاد نقشی حیاتی در شکل دهی و سازمان بندی آن داشته باشد میتوان توقع داشت که آن بعد مورد توجه خاص قرار گیرد.

تا کنون در متن های مختلفی سعی کرده ام که توجه دیگران را به اهمیت دیدگاههای آخرالزمانی در تعیین جهت و رفتار جریانی که احمدی نژاد صورت آن شده است جلب کنم، اما هنوز چنین اهمیتی مورد توجه گسترده قرار نگرفته است. شاید یکی از دلایل آن این باشد که برای افرادی که به واقعیات دنیای سیاست عادت کرده اند جدی گرفتن این ابعاد و باور کردن اینکه اینگونه افکار ممکن است حقیقتا موتور محرک جریان احمدی نژاد و یارانش باشد سخت باشد، و از سوی دیگر بخصوص در میان ایرانیان مسلمان از آنجا که بسیاری از افکار و تعابیر آخر الزمانی این گروه با برخی عقاید مذهبی آنان همخوانی دارد، توجه به وخامت مساله ممکن کمی مشکل باشد. در هر روی، تنها کاری که از من و دیگرانی مشابه من ساخته است همین است که به اعلام خطر در این مورد ادامه دهیم، تا شاید روزی پیش از آنکه کار از کار گذشته باشد به گوشی برسد و توجهی را به اضطراری بودن وضعیت جلب کند.

شخصا سعی خواهم کرد از این به بعد کمی منسجم تر به جزئیات دیدگاههای آخرالزمانی گروه کودتاگران بپردازم، و طی یک سری بحثها با بررسی آنچه که میتوان از کتابها و گفتگوها و تفکرات این گروه یافت سعی کنم تا پاسخی به این سئوال بیابم که آیا حقیقتا آنچه که کودتای اخیر و حرکتهای خشن پیرو آن را تبلور بخشیده است علایق و اهداف اقتصادی یک گروه کوچک نظامی-سیاسی است، یا میتوان ایده های آخرالزمانی و باورهای خرافی مشابه آن را در مرکز واقعی ثقل این تفکر تشخیص داد. طبیعی است که در صورت دوم میزان خطر این جریان را بایستی به مراتب بزرگتر از صورت اول دانست، چرا که در آنصورت نه سود و انتفاع فردی و گروهی، بلکه یک سیستم تفکر وهم آمیز و غیر عقلانی هدایت کننده رفتارهای این گروه خواهد بود و بنا بر این امکان انجام حرکات غیر عقلانی و غیر منطقی بسیار بیشتر.

اما برای ادامه این بحثها شاید بد نباشد از مقاله بسیار مربوط و مفیدی شروع کنیم به قلم آقای عليرضا قراباغي، که چندی پیش (پنج شنبه، 8 مرداد 1388 - شماره 2013) در روزنامه اعتماد چاپ شده بود. اجازه بدهید با هم بخشی این مقاله را بخوانیم، و من سپس صحبتهایم را در پستهای آینده ادامه خواهم داد. همانطور که ملاحظه میکنید این مقاله به معرفی دو کتاب مهم به نمایندگی از تفکر صاحب الزمانی که احمدی نژاد، خامنه ای و سید حسن نصرالله را قهرمانان خود میشناسد میپردازد...

طبیعی است که از هرگونه اظهار نظر، تصحیح، تاکید، و یا نصیحت شما دوستان در این مسیر صمیمانه متشکر خواهم بود.



معرفي دو کتاب

در سال 1385 و با روي کار آمدن احمدي نژاد دو کتاب تقريباً به صورت همزمان در ايران و لبنان به فارسي و عربي منتشر شد که مي تواند معرف فعاليت هاي گسترده يک جريان در سال هاي اخير باشد و برخي از برنامه ها و اهداف آنان را نشان دهد.

کتاب اول با عنوان «دهه ظهور» (نام کامل؛ دهه 80، دهه ظهور، ان شاءالله) توسط دکتر سيدحسين سجادي نوشته شده و ناشر آن انتشارات هاتف در مشهد است. اين کتاب از وزارت ارشاد دولت احمدي نژاد مجوز گرفته است. گرچه نويسنده کتاب هم نام استاد حسابداري دانشگاه شهيد چمران اهواز است، اما شخصيت ديگري دارد و گويا کتاب «توفان کربلا؛ نوحه سينه زني و زنجيرزني» را نيز در سال 84 گردآوري کرده است.

کتاب دوم با عنوان «احمدي نژاد و انقلاب جهاني پيش رو» (عنوان عربي؛ احمدي نجاد و الثوره العالميه المقبله) توسط دکتر «شادي فقيه» نوشته شده و در سال 2006 در بيروت توسط دارالعلم منتشر شده است. شادي فقيه مدير آن انتشارات است و کتاب هايي در رابطه با ايران و تشيع براي حزب الله و شيعيان جنوب لبنان چاپ مي کند.

هر دو کتاب خط واحدي را دنبال مي کنند و قصد دارند اين موضوع را جا بيندازند که احمدي نژاد فرمانده سپاه صاحب الزمان است و به زودي حضرت ظهور خواهند کرد زيرا از 40 مورد نشانه هاي ظهور تنها سه نشانه باقي مانده است. (ص 91 کتاب فارسي) البته کتاب دهه ظهور از آنجا که در ايران چاپ شده، گويا ملاحظاتي را در نظر گرفته است و صراحت کلام و پيام آن مانند کتاب عربي نيست.خط مطرح شده در اين کتاب ها را نمي توان نظريه شخصي دو نويسنده دانست زيرا در آنها به صحبت هاي آقاي توکل، بهلول عارف، سخنراني آقاي پناهيان در سال 80 در مشهد و نظرات کارشناسي مطرح شده در سمينار امام زمان در سال 79 به ويژه نظرات آقاي جان نثاري دبير آن سمينار (ص 92 کتاب فارسي) اشاره مي شود و حتي تلاش مي شود با ذکر گفته هايي که در نشريات حزب موتلفه اسلامي هم آمده است، نظر مطرح شده به آيت الله بهجت فقيه معظم (ص 136) و نيز فقيه بزرگوار زنجاني (ص 129) نسبت داده شود. همچنين در مقطع انتخابات اخير سايت هاي مختلف حامي احمدي نژاد از کتاب عربي ياد شده به عنوان يکي از دستاوردهاي بزرگ دولت نهم در عرصه جهاني ياد کردند. گزيده يي از هر دو کتاب در اينجا بيان مي شود.

دهه ظهور

نويسنده علائم ظهور را بيان مي کند و چند شخصيت را شبيه سازي مي کند؛ سفياني (که دو نفر هستند و اولي صدام بوده و دومي به زودي در سوريه کودتا خواهد کرد)، يماني (که در اين مورد هم از دو نفر نام مي برد؛ امام خميني و بن لادن)، نفس زکيه (آيت الله حکيم)، خراساني (آيت الله خامنه يي)، سيد حسني، شعيب بن صالح.سيدحسني تنها در کتاب فارسي وجود دارد و او آقاي خاتمي است (ص 55) که قبل از شعيب بن صالح به قدرت مي رسد ولي در زمان او «آشوب مي شود، مثل آشوب هاي تهران در سال 78 و اذيت و آزارها مي بيند». (ص 87) او خودش مظلوم است و شخصيتي مثبت است.اما قهرمان اصلي کتاب، شعيب بن صالح است. «اين شخص فرمانده يا رئيس نيروهاي ايراني با مشخصاتي که شبيه احمدي نژاد رئيس جمهور ايران سبزه با ريش کم و از اهالي ري يا اطراف تهران و در احاديث ديگر گفته شده که او متوسط القامه است.» (ص45)

کتاب در مورد وقايعي که روي خواهد داد به صورتي آشفته اظهارنظر مي کند. اما اگر اين وقايع را با استفاده از خلاصه آخر کتاب (صفحات 129 تا 137) مرحله بندي کنيم، مي توان تصوير زير را ارائه کرد.

1- ابرقدرت شرق در برابر نهضت اسلامي شکست مي خورد و فرومي پاشد.

2- انتفاضه، دولت غاصب يهود را شکست مي دهد.

«و اين يعني برخورد تمدن ها در واقع و در خارج هرچند از نظر فکري و تئوريک يا در سياست خارجي و رسمي، ما مدافع نظريه گفت وگوي تمدن ها باشيم نه برخورد آنها.» (ص 19)

«به خدا سوگند که دشمن را سر مي برند و به خاک و خون مي کشند آنچنان که حتي يک يهودي در فلسطين باقي نماند.» (ص 21)

3- يکي از سران نظامي در سوريه که همان سفياني دوم است با حمايت امريکا کودتا مي کند و لبنان و اردن و... را مي گيرد و طرح خاورميانه بزرگ امريکا را به تحقق درمي آورد و اين اقدامات نهايتاً به سود تشيع تمام مي شود.

«بوش پسر و نئومحافظه کار در پي طرح خاورميانه بزرگ پس از افغانستان به عراق حمله کرده و صدام را کنار زد. اگر در جنگ ايران و عراق با رياست صدام ايران پيروز مي شد و دولتي در آن تشکيل مي داد، مسلماً دولتي بود با مشخصات دولتي که اينک و با راي مردم در عراق تشکيل شده است. دولتي که اکثريت در آن در دست شيعه است و نيروهاي شيعي عراق. گويا ايران و انقلاب در جنگ تحميلي ميان ايران و عراق پيروز شده. به شهادت و تاييد روزنامه هاي غربي چون نيويورک تايمز، امريکا به افغانستان حمله کرد و طالبان را ساقط کرد وليکن گويا باز در اين کشور هم ايران و انقلاب اسلامي اين کشور پيروز شده است. چون پيش از اين دولت افغانستان دست نيروهاي طالبان و القاعده بود که با افکار سني و وهابي سخت ضدشيعي بودند... تا اينکه خود امريکا به افغانستان حمله کرد و قدرت طالبان و القاعده را نابود کرد. و در اين کشور با اکثريت سني يک دولت ملي و به دور از تعصبات کور و ضدشيعي ايجاد کرد؛ آنچه ايران در صورت امکان خود خواستار ايجاد آن در افغانستان بود. گويا ايران اسلامي و انقلاب اسلامي آن در افغانستان و عراق هر دو پيروز شده و دشمنان خود را در اين دو کشور سرکوب و نابود کرده است.» (صص 17 و 18)

4- ملک عبدالله در عربستان توسط القاعده ترور مي شود.

«به قول رئيس اطلاعات عربستان، طبق يک نظرسنجي 95 درصد تحصيلکرده هاي عربستان بن لادن را تحسين و تمجيد مي کنند و مي گويند زنده باد بن لادن. اين يعني 95 درصد تحصيلکرده ها و مثلاً 90 درصد مردم عربستان روحيات اسلامي و انقلابي دارند. و به محض اينکه جرقه يي به اين خرمن هيزم بخورد آتش يک نهضت و انقلاب شعله ور مي شود و عربستان و مردم آن يک نمونه اند از کشورهاي اسلامي و عربي و ساير کشورهاي منطقه چون لبنان، مصر، الجزاير، پاکستان، عراق و مانند آن خلاصه همه اين طورند». (ص 89)

5- جنگ منطقه يي ميان اعراب و ايران روي مي دهد. آقاي خامنه يي در اين جنگ، شکست هايي را متحمل مي شود.

6- امام زمان ظهور مي کند و وارد جنگ ايران و سفياني مي شود. احمدي نژاد فرمانده نيروهاي ايراني است و خاتمي امام زمان را معرفي مي کند.

7-گروهي با ظاهري فوق العاده اسلامي و انقلابي اما در واقع تندرو و متعصب در مقابل حضرت مي ايستند و تصفيه يي خونين مي شوند که همان ياران خاتمي هستند.

بنا به يک حديث «عده کمي از اصحاب او غياران سيدحسني يعني خاتميف ايمان نمي آورند تا وقتي که حضرت دستور مي دهد ايشان را گردن بزنند. حال ايشان شبيه خوارج نهروان است. طبق احاديث ديگر اين گروه حدود 40 هزار نفر هستند که بالاخره تصفيه خونين مي شوند.» (صص 104 و 105)

«سيزده شهر و گروه هستند که محاربه و مبارزه مي کنند با قائم (عج) و حضرت هم با ايشان مقابله مي کند... غو يکي از آنهاف مردم ري (يا تهران بزرگ) غهستندف ... اما تهران مرکز ايران و انقلاب اسلامي و مدينه امام زمان و ام القراي کشورهاي اسلامي غاستف. اين نوع برخورد با آن جنگ و مبارزه آن در برابر مهدي (عج) جاي شگفتي بسيار است به هر صورت در مورد تهران اين برخورد و مقابله بايد به واسطه دو گروه عمده و نيرومند باشد.

1- مفسدان، منحرفان، فريفته هاي برنامه هاي فساد، فحشا و جرم و جنايت غربي و ليبرالي آن 2- گروه هاي به ظاهر بسيار مومن و انقلابي اما در واقع بسيار تندرو و کج انديش يا متعصب که از سپاه و نيروي خراساني جدا شده و مقابل قائم (عج) مي ايستند و بالاخره تصفيه خونين مي شوند. بايد گفت اين گروه متعصب و متحجر عمدتاً از تهرانند به ضميمه قم.» (صص 125 - 124)

8- با غرب هم جنگ مي شود اما جنگ با غرب نه با امريکا و اروپا بلکه با ارتش ترکيه است.

«طبق احاديث و روايات، امام زمان(ع) پس از اين در جنگ هاي منطقه يي ديگر و ابتدا در مقابل ارتش ترکيه به عنوان پايگاه ناتو نيرومند ترين ارتش ناتو از نظر عًده و عïده يا نفرات و تجهيزات پيروز مي شود تا به پيروزي نهايي مي رسد. چرا که ترکيه گرچه ارتشي نيرومند و مجهز دارد، توده مردم آن مسلمانند و طرفدار اسلام. بنابراين، اين ارتش همانند ببري کاغذي و توخالي است که در برابر اسلام به زودي و با چند ضربه در هم مي شکند و از هم مي پاشد.» (ص 88)

9- با غرب صلح مي شود و غرب که روند جهاني شدن را طي کرده است، بدون جنگ و خونريزي يکباره مسلمان مي شود.

«پس از نبرد سخت، امريکا و جهان غرب يا ناتو با حضرت پيمان صلحي منعقد مي کنند شبيه صلح حديبيه و پس از حدود دو سال اين پيمان را خود نقض مي کنند، چون غرب خود را از درون در حال تلاشي و فروپاشي مي بيند... بالاخره زودتر درهم شکسته و متلاشي مي شوند و اسلام، جهان غرب، عالم مسيحيت و جهان عصر ما را فرامي گيرد. و جهاني شدن يا جهاني سازي با همه سازوکارهاي خود در خدمت نهضت جهاني مهدي (عج) اسلام و مسلمانان قرار مي گيرد، در خدمت آنچه تا به حال از آن ياد مي کردند به عنوان حکومت جهاني و واحد اسلام و مهدي (عج). همچنان که پيشتر طرح خاورميانه بزرگ در خدمت نهضت و انقلاب اسلامي درآمد و خاورميانه بزرگ اسلامي و مهدوي سر برآورد.»(صص 94 - 93)

احمدي نژاد و انقلاب جهاني پيش رو

از همان سطر نخست در اولين صفحه مقدمه کتاب عربي، صحبت از احمدي نژاد است و شعارهاي او در فقرزدايي، توزيع درآمد نفت و مبارزه با فساد مورد تعريف و تمجيد قرار مي گيرد. (ص 5) در دومين صفحه مقدمه در مقايسه با بوش گفته مي شود احمدي نژاد به علماي ديني و روحانيوني همچون مصباح يزدي و جوادي آملي اعتماد دارد و در مسائل سياسي از آنها راهنمايي مي گيرد. (ص6) چند خط بعد گفته مي شود احمدي نژاد مراقب اين موضوع هست که خاتمي باعث انحطاط اخلاقي نيروهاي اجتماعي ايران مي شود. در اين کتاب که اندکي دورتر از ايران به چاپ رسيده است، ديگر از سيدحسني و خاتمي مظلوم خبري نيست.فصل اول به احوال شخصي احمدي نژاد و دين و سياست او اختصاص دارد. از تعريف و تمجيدها که بگذريم نکته هاي زير در اين فصل خواندني است؛

-محمد خاتمي رئيس جمهور وقت، مانع حضور او در جلسات هيات وزيران شد، در حالي که او شهردار تهران بود.

-برخي از علل پيروزي احمدي نژاد بر هاشمي رفسنجاني را چنين برمي شمارد؛ رفسنجاني از منافع ثروتمندان در برابر فقرا دفاع مي کرد، احمدي نژاد جوان بود و مسائل جوانان را درک مي کرد، سپاه پاسداران و بسيج و رهبري از او دفاع مي کردند، احمدي نژاد از فناوري هسته يي دفاع مي کرد، حوزه علميه قم و علماي ديني پشتيبان او بودند. (صص 16 - 15)

-کل دارايي احمدي نژاد يک خودرو پژو 504 مدل 1977 است و يک خانه کوچک قديمي که 40 سال پيش در يکي از فقيرنشين ترين محلات تهران ساخته شده و آن را از پدر خود به ارث برده است و درآمد او بيش از 250 دلار نيست که آن هم از تدريس در دانشگاه به دست مي آيد. (ص 19) فصل دوم با عنوان ايران و انقلاب جهاني آينده، به تشريح علائم ظهور مي پردازد و مي گويد احمدي نژاد فرمانده نيروهاي امام مهدي (عج)، و آقاي خامنه يي پرچمدار آن امام است. (ص 58) علائم ظهور بسيار شبيه همان کتاب دهه ظهور است که به فارسي نوشته شده است. البته در اينجا نقش همکاري حزب الله لبنان پررنگ تر مي شود (صص 62 و 66)، و سيدحسن نصرالله هم مطرح مي شود. (ص 65) اما خراساني همچنان آقاي خامنه يي است (ص 73)، و شعيب بن صالح احمدي نژاد است که ملقب به مرد صالح و مردم يار (معادل شعبي و مردمي) است. (صص 76 - 75)

نيروي نظامي صاحب الزمان سپاه پاسداران، ارتش ايران، نيروهاي امنيتي ايران، بسيج مستضعفان، حزب الله و سپاه مهدي هستند (صص 82 - 81) و مراکز فکري آن نيز دانشگاه امام صادق (ع) و دانشگاه امام حسين (ع) در تهران است. (ص85) در کتاب عربي مطالب بسياري در ارتباط با مسائل نظامي نوشته شده است، به ويژه صفحات 121 تا 131 به احمدي نژاد اختصاص دارد و ضمن تفکيک انرژي صلح آميز هسته يي و مصارف نظامي بر اين نکته تاکيد مي کند اما موضوع کتمان آن تا ظهور امام مهدي (عج) ادامه خواهد يافت. (ص 131)

آيت الله بهجت به عنوان رهبر معنوي سپاه معرفي مي شود و در اين معرفي بيشتر نقل قول ها از مصباح يزدي است. (صص 157 - 154 و 165 - 164) پيغام آيت الله بهجت به امام خميني در مورد قرباني کردن دو گوسفند و سه گوسفند در روزهاي انقلاب يکي از مواردي است که در معرفي شخصيت آيت الله بهجت ذکر شده است. (صص 164 - 163) تشابه اين نوشته ها با انتشارات موتلفه در ايران بسيار است. پس از اين معرفي ها نهايتاً ذکر مي شود که سپاه در موضوع انتخابات از ايشان استفتا کرده است که در يکي از پاسخ ها گفته اند؛ «کساني حق انتخاب شدن را دارند که... غصفاتي ذکرشده که آنها را داشته باشندف اگر فاقد بعض صفات باشند، اهل ايمان نيستند و راي دادن براي فاقدها بي اثر است، بلکه جايز هم نيست غدر متن عربي گفته شده انتخاب آنها، انتخابي باطل و بلااثر خواهد بود. يعني اگر راي هم بياورند، انتخاب نخواهند شد و اثري نخواهد داشت.ف ... کساني هم که واجد خصوصيات مذکوره باشند - که جايز باشد راي دادن و گرفتن درباره آنها - واجب مي شود با توانايي اگر بدانند يا احتمال بدهند که فاقد بعض آنها راي خواهد گرفت غدر متن عربي گفته شده هرگاه احتمال داشته باشد برخي از کانديداهاي فاقد اين صفات راي کافي بياورند، انتخاب کساني که داراي صفات موردنظر باشند در حد قدرت و استطاعت واجب است. يعني در حد قدرت و استطاعت و نه فقط با يک رايي که مي دهيمف. ملاحظه نماييد دول کفر را چگونه انتخاب مي نمايند و انتخاب مي شوند ... و مخالفت نماييد با چگونگي کارهاي آنها و چگونگي وسايل و اسباب و مسببات آنها که مطابقت با هيچ دين اصل دار و هيچ قانون عقل پسند ندارند.»

و سرانجام در پايان کتاب در مبحثي با عنوان «رهبر فکري سپاه»، به معرفي مصباح مي پردازد (صفحات 204 تا 208) و او را يکي از مهم ترين ارکان انقلاب اسلامي ايران و نظريه پرداز انقلاب مي خواند و مي گويد احمدي نژاد در محضر امثال شيخ مصباح طلبگي کرده است و مصباح براي او علائم ظهور امام مهدي و نزديک بودن آن را بيان کرده است و در زمان انتخابات گفته است امام مهدي، احمدي نژاد را براي رياست انتخاب کرده است. (ص 204) سپس از سوابق علمي و فعاليت هاي انقلابي آقاي مصباح در مبارزه با رژيم شاه مي نويسد و از تلاش هاي بعدي او در اداره مدرسه حقاني، موسسه در راه حق، نشريه انتقام، نشريه بعثت، موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني، موسسه باقرالعلوم و ديگر فعاليت ها ياد مي کند. (ص 205)



8 نظرات:

حریری گفت...

فک کنم اینا رو زیادی جدی گرفتی رفیق!

خلیل گفت...

خب، این ها مطالبی است که به درد همان لبنانی ها می خورد. شما هم می توانی روی حرف های اینها میخ کنی، اما وقتت را هدر میدی.

Sadeq Rahimi گفت...

خلیل عزیز، موضوعی که ظاهرا شما در نظر نگرفته اید این است که اینها مربوط به لبنانی ها نیست، حتی مربوط به خلایق بی سواد در مملکت خودمان هم نیست، بلکه این ها افکار گروهی است که در حال حاضر سرنوشت و سکان مملکت را در دست دارند.

البته اگر در نظر شما توجه به توهمات و هذیانات کسی که فرمان ماشینی که در آن نشسته اید و با سرعت زیاد در یک اتوبان خطرناک در حرکت است را در دست دارد وقت هدر کردن است من حرف و پاسخ خاصی ندارم. اما اگر از صحبتتان منظور دیگری دارید لطف کنید و شرح بدهید، از دریافتش بسیار ممنون خواهم شد.

Sadeq Rahimi گفت...

البته پاسخی که خدمت خلیل عزیز عرض شد در جواب رفیق حریری عزیزمان هم مناسبت دارد.

Anonymous گفت...

man ham ba shoma mowafegham ke in negareshhaye edea shode saheb ahhammiyat hastand .ahhammiyate in noe az idealism motahajer dar moghayeseye an ba idealisme klasik khodesh ro shaffaftar neshoon mide.

tarakome enerjiye tabiei dar khawaremiyaneh wa in idealism mazhabi ke khodeshro parchamdare rahgoshaeish midone ba talaghishoon anro be moezali strtegik wa jahani mikone[alaraghme bimayegie teorish]

navid گفت...

بهتره از اون سمت قضيه هم نگاه كنيم. يهودي ها از لحاظ اعتقاد مذهبي خيلي قوي هستن. اگه ما در مورد اخر زمان كلي احاديث جعلي و اخوندهاي خوابنما شده داريم اونها كتابها و روايات خيلي قويتري دارن كه از جنگ ارماگدون تا خيلي چيزهاي ديگرو گفته. اونها مي دونن كه طبق اون پيشگوييها شكست خواهند خورد و دارن تمام تلاششون رو مي كنن برا تغيير اينده تاريخ. جمهوري اسلامي و احمدي نژاد هم دست پرورده اونهاست براي نابود كردن سرزمين پارس كه طبق رواياتشون پيروز جنگ آخر خواهد بود.
اما غافلند از اينكه از تقدير پروردگار گريزي نيست.
مستضعفين وارثان زمين خواهند بود

navid گفت...

بهتره از اون سمت قضيه هم نگاه كنيم. يهودي ها از لحاظ اعتقاد مذهبي خيلي قوي هستن. اگه ما در مورد اخر زمان كلي احاديث جعلي و اخوندهاي خوابنما شده داريم اونها كتابها و روايات خيلي قويتري دارن كه از جنگ ارماگدون تا خيلي چيزهاي ديگرو گفته. اونها مي دونن كه طبق اون پيشگوييها شكست خواهند خورد و دارن تمام تلاششون رو مي كنن برا تغيير اينده تاريخ. جمهوري اسلامي و احمدي نژاد هم دست پرورده اونهاست براي نابود كردن سرزمين پارس كه طبق رواياتشون پيروز جنگ آخر خواهد بود.
اما غافلند از اينكه از تقدير پروردگار گريزي نيست.
مستضعفين وارثان زمين خواهند بود

Anonymous گفت...

سلام این دولت برایه همه چی‌ پول دارند ولی‌ نه برای یارانه‌ها . هی‌ میگن نیروی هسته‌ای تو نگو ما باید از حالا به بعد هسته بخوریم چون از خورشت الو فقط هستش گیرمون میاد. ما نیروی هسته‌ای می‌خواهیم بزنیم تو سرمون. نه قدرت خرید داریم نه میتونیم از حالا با بعد جایی برویم چون اقایون بنزین را حسابی‌ بالا بردند. آقای احمدینژاد حق نفت ما که گفتی‌ سر سفره هر خانواده ایرانی‌ میاری کو؟ همه رو دادید به عربهای سنی تو غزه بخورند تا عکستون رو همهجای فلسطین بزنند. نه نیروی اتممیت رو می‌خواهیم نه کمکت به غزه. یادت نره که همین ما بسیجیهایی که همه یارانه‌ها رو ازشون بریدی ما باعث شدیم که جنابعالی هنوز رئیس جمهور باشید.

ارسال یک نظر