۱۳۹۰ خرداد ۵, پنجشنبه

اهل ولایت دستهٔ‌ گرگانند، هرکه زخمی شود دیگران او را میخورند -و یک نتیجه اخلاقی


داستان زوال احمدی نژاد حکایتی بسیار غریب است که بجز در کابوسی به نام جمهوری اسلامی جای دیگری مشکل بتوان تصورش کرد. این جریان عجیب و غیر منتظره که در عرض تنها چند هفته احمدی نژاد را از اوج قدرت به حضیض ذلت آورد و مقابل پای خامنه ای بر خاکش کشاند بی شک زوایای تاریک و حکایتهای ناگفته بسیاری دارد که آرام آرام کشف و نشر خواهند شد، اما من میخواهم یک نکته واضح آن را اینجا باز بگویم، یعنی تصویر مخوف و غیر انسانی که این داستان از «شخصیت» جمهوری اسلامی به دست میدهد، و پیامی که در این خصیصه غیر انسانی برای جنبش مردمی نهفته است.

اشاره ام به سرشت و «طبیعت» سرد و غیر انسانی این حکومت است، که البته هر یک از میلیونها انسانی که در طی سی ساله گذشته به نحوی از انحاء و در برخوردی نزدیک با جمهوری اسلامی قربانی آن شده اند خوب میداند که چه میگویم. این همان طبیعت غیر انسانی است که از آغاز در چهره و پاسخ خمینی در هواپیمایش هنگام برگشت به ایران منعکس بود، سرشت مخوفی که نه تنها خبرنگار را و قطب زاده را غافلگیر و خاموش رها کرد، بلکه هنوز هم هر بار که به آن مینگرم وزش نفس سرد مرگ را بر چهره ام حس میکنم.

از اصل مطلب دور نیافتم. میخواستم این نکته را اشاره کنم که چطور در طی دو سه هفته گذشته همان افرادی که تا دیروز در حفظ و دفاع چهره کثیف احمدی نژاد سرگرم ترکتازی بر جان و مال و ناموس مردم بودند ناگهان با شنیدن بوی خون تازه ای که به زخم خنجر خامنه ای بر پشت و پهلوی احمدی نژاد جاری شده بود سرهاشان را بسویش گرداندند و شروع به از هم دریدن و خوردن رفیق زخمی شان کردند، و چه مفهوم زشت و ترسناکی در این واقعیت نهفته.

گمان نمیکنم نیازی به شرح زشتی و هولناکی سرشت جمهوری اسلامی مانده باشد، که همه مان دیده ایم چهره شیطان را که در پس نقاب «روحانیت» کشورمان را به گروگان گرفته است. اما در دل این حکایت تلخ و دردناک، یک نکته دیگر هم نهفته است که شاید اگر درست به آن فکر کنیم به نفعمان باشد، و آن اینکه برای پائین کشیدن خامنه ای نیازی نداریم که تمام بنای پیچیده جمهوری اسلامی را پائین بیاوریم: کافی است بتوانیم زخمی به اندازه لازم عمیق بر خامنه ای وارد کنیم که دیگر گرگها «امکان» فروکشیدن او را امکانی عملی و جدی بیابند. شاید باور کردنش مشکل باشد، اما بایستی باور کنیم، اولین روزی که بوی خون خامنه ای به مشام گرگهای نظام برسد (که بسیارند و گرسنه اند و حاضر به حمله برای تاراج بردن تاج و تخت سید علی) ، و لحظه ای که اولین گرگ به حرص و امید پنجه در صورت خامنه ای بکشد، از همان لحظه جهاز اهریمنی «جمهوری اسلامی» به کار خواهد افتاد و بی شک و تردید به یمن سرشت مرگباری که از خمینی در خون دارد، خودش کار «رهبر معظم» را تمام خواهد کرد.

0 نظرات:

ارسال یک نظر