۱۳۹۰ اردیبهشت ۱۶, جمعه

احمدی نژاد یا لتهٔ حیض؟!


نمیدانم جوانتر ها این روزها دیگر اصطلاح‌ «لتهٔ حیض» را میشنوند یا نه، اما در هر صورت برای شرح و توصیف بلائی که جناب نظام در عرض همین چند هفته بر سر احمدی نژاد آورده فکر نمیکنم هیچ اصطِلاحی بهتر از «لتهٔ حیض» در زبان فارسی وجود داشته باشد.

لتهٔ حیض را میتوان پست ترین و کثیف ترین شیئ قابل تجسم در قاموس سنت پدرسالارانه اسلامی-ایرانی دانست، وقتی همه «زشتی ها»، «کثیفی ها»، «نفرت انگیزی ها» و «چندش انگیزی ها» یکجا جمع میشوند تا تکه پارچه ای را که تا دیروز مظهر ارزش، پاکی و تمیزی بوده است به نمادی از کثیف ترین و چندش انگیز ترین اشیاء قابل تجسم تبدیل کنند، نمادی که از یکطرف به واسطه مرتبط بودنش با «زن» مظهری از «پستی» و «کم» بودن میشود، و از آن «بد» تر، به دلیل آغشته بودنش به خون قاعدگی زن، حضیض پلیدی و «نجاست» میشود.

نمیدانم نیازی به شرح‌ تشابه وضعیتی که احمدی نژاد، قهرمان پاک قدسی نظام با رایحه خوش خدمتش در چند هفته گذشته متحمل شده است با سرنوشت پارچه تمیزی که لته حیض میشود هست یا نه؟ اگر کسی اندک آشنائی با آنچه در حال اتفاقا افتادن است داشته باشد، فکر نمیکنم هیچ نیازی به چنان شرحی باشد.

شخصا این وسط دلم زیاد به حال آن بیچاره هائی میسوزد که ساده دلانه پروپاگاندای مذهبی جمهوری اسلامی در مورد خصایص و پاکی های احمدی نژاد را باور کرده بودند، و حالا با مشاهده بلای ناجوری که همان مطبوعات و بلندگوهای جاندار و بی جان حضرت «آقا» دارند سر احمدی نژاد میآورند، احتمالا در حال خوردن ضربه روحی و روانی عمیق و غیر قابل جبرانی به احساسات پاک و ذهن بچه گانه شان، و در شرف از دست دادن آن معصومیت مذهبی شان برای همیشه هستند.

اما از طرف دیگر، آنچه کمتر میبینم و کاش بیشتر بود، شادی و هلهله مخالفان احمدی نژاد است، زنان و مردانی که در دو سال گذشته چنین بهای سنگینی از جان و مال و خون خودشان برای رسیدن این بوزینه به مقام مترسکی جمهوری اسلامی پرداخته اند، و حالا که باید لذت ببرند که بوزینه زشت را نه تنها از پشت خرش پائین کشیده اند بلکه دارندمثل لته حیضش به طرف زباله دانی میکشانندش، نه هلهله ای در کار است و نه طرب و شادی، انگار نه انگار که چنین اتفاق عزیزی جلوی چشم همه مان در حال افتادن است!

0 نظرات:

ارسال یک نظر