شیرین عبادی را کسی نیست که نشناسد و حرفهایش، موضع گیری هایش، شجاعتش، دانائی و تجربه اش، آزاد اندیشی و تفکر پیشروی وی بر هر کسی که چشمش توان دیدن این خصوصیات را داشته باشد واضح است.
از سوی دیگر، خوشبختانه در این دوسال از آغاز جنبش سبز تا رسیدن به این روزهائی که رهبران اصلاح طلب جنبش زندانی شده اند و ما نیازمند پیدا کردن جایگزینی مناسب (و ترجیحا بهتر) برای هدایت سکان جنبش شده ایم موقعیتهای کافی در بین مردان و زنان موجود بوده است که موضع گیری ها و قضاوتها و شخصیت خود را به قضاوت عموم بگذارند، و خوشبختانه بسیاری از آنانی که شاید در اولین روزهای جنبش سبز به نظر بهترین یا حتی تنها انتخابهای ما به نظر میرسیدند در طی این مدت متاع خویش را نموده اند و ملت توانسته است صالح و طالح را از هم جدا کند.
اما در این روزهای گذار من شخصا به جرات و با خیال راحت میتوانم بگویم که معتقدم در میان کاندیداهای موجود خانم شیرین عبادی میتواند یکی از معتبرترین و مناسب ترین انتخابها باشد. هر منصفی به جرات تصدیق خواهد کرد که خانم عبادی در حال حاضر یکی از شناخته شده ترین و معتبر ترین چهره های مثبت ایرانی در صحنه بین المللی، و نیز یکی از بیطرف ترین و قابل اعتماد ترین شخصیت های ایرانی در صحنه سیاست داخلی ایران است. فهرست مزیت ها و برتری های خانم عبادی بر بسیاری دیگر از کاندیداها فهرست طولانی ای میتواند بشود، اما اجازه بدهید به جای ارائه چنین فهرستی به یک مسئله مهم در زمینه این توصیه هم بپردازم.
مسئله مربوط به این واقعیت است که خود من هم در حین گفتن این حرفها این نکته را خوب در ذهن دارم که چگونه در ذهن جامعه مرد سالار ایران چنین انتخابی ممکن است «غیر عملی» جلوه کند، و حتی پاسخهای بسیاری از «روشنفکران» مرد را از هم اکنون میتوانم مجسم کنم که شاید حتی به مضحکه برخیزند که چنین پیشنهاد و توصیه ای نشانی است از دور بودن ذهن صاحبش از واقعیات جامعه ایران، و اینکه خیر عزیز، جامعه ایران هنوز به نقطه ای نرسیده است که پذیرای رهبری یک زن بر جنبش باشد.
بنابراین اجازه میخواهم همینجا پاسخی به این دوستان عرض کنم به این شرح که دوستان، سئوال اصلی در واقع این است که شما خود چه فکر میکنید. بله، خود شما که الان به این فکر میکنید که این پیشنهاد عملی نیست چون «جامعه سنتی ایران» توان قبولش را ندارد، لطفا پیش خودتان به این سئوال با صداقت تمام پاسخ بدهید که خود شما چطور، آیا حاضرید رهبری یک زن بر جنبشی که شما عضوی از آن هستید را بپذیرید؟ دوست من، اگر پاسخ شما منفی است که حرفی نمیماند، اما اگر پاسختان مثبت است، به این فکر کنید که جامعه ایران، همان «توده مردم» ایده های خودشان را تنها از گذشته و سنت نیست که میگیرند، بلکه بخش عمده ایده های روزمره خود را از کسانی مثل خود شما، یعنی روشنفکران طبقه متوسط جامعه است که میگیرند. آن روزی که طبقه متوسط جامعه (که خود شما به احتمال زیاد عضو آن هستید) بتواند رهبری یک زن را قبول کند، شک نداشته باشید که بدنه و توده جامعه نیز از آنها تبعیت خواهد کرد. همین است که یکبار دیگر سئوال میکنم، «دوست عزیز، شما خود چه فکر میکنید؟»
از سوی دیگر، خوشبختانه در این دوسال از آغاز جنبش سبز تا رسیدن به این روزهائی که رهبران اصلاح طلب جنبش زندانی شده اند و ما نیازمند پیدا کردن جایگزینی مناسب (و ترجیحا بهتر) برای هدایت سکان جنبش شده ایم موقعیتهای کافی در بین مردان و زنان موجود بوده است که موضع گیری ها و قضاوتها و شخصیت خود را به قضاوت عموم بگذارند، و خوشبختانه بسیاری از آنانی که شاید در اولین روزهای جنبش سبز به نظر بهترین یا حتی تنها انتخابهای ما به نظر میرسیدند در طی این مدت متاع خویش را نموده اند و ملت توانسته است صالح و طالح را از هم جدا کند.
اما در این روزهای گذار من شخصا به جرات و با خیال راحت میتوانم بگویم که معتقدم در میان کاندیداهای موجود خانم شیرین عبادی میتواند یکی از معتبرترین و مناسب ترین انتخابها باشد. هر منصفی به جرات تصدیق خواهد کرد که خانم عبادی در حال حاضر یکی از شناخته شده ترین و معتبر ترین چهره های مثبت ایرانی در صحنه بین المللی، و نیز یکی از بیطرف ترین و قابل اعتماد ترین شخصیت های ایرانی در صحنه سیاست داخلی ایران است. فهرست مزیت ها و برتری های خانم عبادی بر بسیاری دیگر از کاندیداها فهرست طولانی ای میتواند بشود، اما اجازه بدهید به جای ارائه چنین فهرستی به یک مسئله مهم در زمینه این توصیه هم بپردازم.
مسئله مربوط به این واقعیت است که خود من هم در حین گفتن این حرفها این نکته را خوب در ذهن دارم که چگونه در ذهن جامعه مرد سالار ایران چنین انتخابی ممکن است «غیر عملی» جلوه کند، و حتی پاسخهای بسیاری از «روشنفکران» مرد را از هم اکنون میتوانم مجسم کنم که شاید حتی به مضحکه برخیزند که چنین پیشنهاد و توصیه ای نشانی است از دور بودن ذهن صاحبش از واقعیات جامعه ایران، و اینکه خیر عزیز، جامعه ایران هنوز به نقطه ای نرسیده است که پذیرای رهبری یک زن بر جنبش باشد.
بنابراین اجازه میخواهم همینجا پاسخی به این دوستان عرض کنم به این شرح که دوستان، سئوال اصلی در واقع این است که شما خود چه فکر میکنید. بله، خود شما که الان به این فکر میکنید که این پیشنهاد عملی نیست چون «جامعه سنتی ایران» توان قبولش را ندارد، لطفا پیش خودتان به این سئوال با صداقت تمام پاسخ بدهید که خود شما چطور، آیا حاضرید رهبری یک زن بر جنبشی که شما عضوی از آن هستید را بپذیرید؟ دوست من، اگر پاسخ شما منفی است که حرفی نمیماند، اما اگر پاسختان مثبت است، به این فکر کنید که جامعه ایران، همان «توده مردم» ایده های خودشان را تنها از گذشته و سنت نیست که میگیرند، بلکه بخش عمده ایده های روزمره خود را از کسانی مثل خود شما، یعنی روشنفکران طبقه متوسط جامعه است که میگیرند. آن روزی که طبقه متوسط جامعه (که خود شما به احتمال زیاد عضو آن هستید) بتواند رهبری یک زن را قبول کند، شک نداشته باشید که بدنه و توده جامعه نیز از آنها تبعیت خواهد کرد. همین است که یکبار دیگر سئوال میکنم، «دوست عزیز، شما خود چه فکر میکنید؟»
13 نظرات:
.
زن فاحشه
پس معنی فاحشه تغییر کرده!
ما چقدر از قافله عقبیم؟!
هر زنی که ما با او مخالفیم اسمش می شود فاحشه؟!
آخه برادر! خواهر! هموطن!
این چه کاریست؟
صادق جان!
با وجود این که ایشان ، خانم عبادی، همه ویژگی های یک رهبر را ندارد بنده شخصاً با رهبری ایشان مشکلی ندارم. بویژه که امروز در بین مردان سیاست ایران زمین یافتن فردی که که توافق همگانی بر او شکل گیرد بسیار بعید بنظر می رسد. هرکسی که کاندید گردد یا اصلاحاتچی!؟ است، یا سلطنت طلب! است، یا مجاهد و منافق!؟ است، یا خارج نشین بی درد! است. خلاصه اینکه به هر کسی برچسبی خواهد خورد در راستای حذف.
و خانم عبادی کمترین برچسب را خواهد خورد.
شيرين عبادي شجاعت و توان لازم را ندارد
شیرین عبادی لیاقتشو داره
شیرین خانم را چه به این حرف ها
ایشان کم دل و جرات تر از این حرف هاست که بدون حمایت غرب بتواند حتی آب بخورد. کار هر کس نیست خرمن کوفتن
مرگ بر حکومت آخوندی
دوستانی که از عدم شجاعت شیرین عبادی حرف میزنند من را به تعجب وامیدارند، چون من برعکس شجاعت ایشان را بسیار بسیار بیشتر از کسانی مثل خاتمی یا مهاجرانی، سروش و غیره دیده ام. من میتوانم نمونه های فراوانی از شجاعت زیاد ایشان را اینجا ذکر کنم، از شما خواهش میکنم اگر نمونه هائی از عدم شجاعت ایشان در نظر دارید لطف کنید و بگوئید تا ما هم بدانیم، وگرنه اتهام بی پایه نزنید.
باران جان، فکر نمیکنم معنی فاحشه عوض شده باشه، همیشه تاریخ فاحشه به معنی نمادی از برتری مرد بر زن بوده است، و در ذهن این نئاندرتال ها هم هنوز همان نقش را بازی میکند. متاسفانه ذهن و روان اینها آنقدر شکسته و پیچ و تاب برداشته که به این راحتی قابل تعمیر و تغییر نیست، فقط آرزو کنیم که جامعه مردان ایرانی به طور متوسط این توان را داشته باشد که خودش را از منجلاب تفکر سنتی نجات بدهد.
در مورد عدم برچسب خوردن خانم عبادی هم با شما کاملا موافقم، البته به استثنای یک برچسب بسیار بزرگ که به طور اتوماتیک صاحبش را یک درجه از انسانیت پائین میآورد و آن «زن بودن» است.
آفرین، استدلالتان محکم، دقیق و هوشمندانه هست.
از زاویه داخلی به نظر من به همان دلایلی که به درستی برشمردید میتواند همگرایی احزاب، سازمانها و نظرات مختلف جنبش را داشته باشد و از زاویه خارجی هم که بسیار با اهمیت است واجد شرایط لازم برای پشتیبانی از مبارزات مردم ایران هست.
ببینید دوستان ، از این به بعد ما نیاز به پشتیبانی احزاب،کشورها، شخصیتها و گروهای مختلف جهان را هم داریم -بر خلاف جمهوری اسلامی -
. آنها هم اگر ببینند کسی مثل خانم عبادی که هم آدم پاک ،مبارز ،مشهور و شایسته ای هست وهم دارای اجماع داخلی ,زودتر تکلیفشان روشن میشه و جنبش میتواند قدمهای بزرگتری را بردارد .هر چند ناگفته پیداست که مبارزه اصلی به دوش مردم ایران هست.
بیایید این پیشنهاد را تبلیغ کنیم .
متاسفانه عضو بالاترین یا آزادگی نیستم .دوستانی که هستند لطف کنند و بعد از ۱۷ اسفند این را تبلیغ کنند.
ناشناس اول, کسی اسم خواهرت رو نیورد که هی شغل شریفش رو اینجا و اونجا ذکر میکنی!
خدمت اون دوستی که «مثل» زده اند که «کار هر کس نیست خرمن کوفتن، گاو نر میخواهد و مرد کهن»، بسیار ممنونم از اینکه این ضرب المثل را استفاده کردید، گرچه نیمه دوم آن را خودتان حذف کرده اید، اما به هر حال مثال بارزی است از «آفتاب آمد دلیل آفتاب»، و این که درست همانطور که در مثل شما اینقدر تاکید بر «نر» بودن و «مرد کهن» بودن شده، اصل مسئله شما که نوشته اید «کم دل و جرات تر از اینحرفهاست» و یا دوست دیگری که نوشته «شجاعت و توان لازم رو نداره» واقعیت این است که منطق هردوی شما در واقع نرینه برتری است و مردسالاری، وگرنه شجاعت خانم عبادی در سالهای اخیر مثال زدنی بوده است که بسیاری از همان مردان کهن مورد علاقه شما و همان کسانی که زور و توان زیادی هم داشته اند باید جلوی خانم عبادی شدیدا لنگ بیاندازند. شما به چه استدلالی میگوئید ایشان شجاعت ندارد؟ چند درصد از گاو های نر و مردان کهن اصلاح طلب یک سوم خانم عبادی در این دو ساله جرات نشان داده اند از خودشان؟
من موندم بعضی از آدمها اگر بخوان با دلیل و منطق حرف بزنند انگار جونشون رو میگیرند.
عزیز جان مگر همین خانمی که بقول شما" شجاعتش رو نداره " ؟؟ ! کم وکالت زندانیان سیاسی، زنان مظلوم و بی پناه ،دانشجویان مبارز و اسیر، وکلای آزادیخواه و صدها مورد دیگر که اندکی جراتش رو داشتند به عهده گرفت و رو در روی حکومت دیکتاتوری اسلامی ایستاد ،و کم برای اینکار هزینه داد -حتما شما خبر ندارید - میشه بفرمایید شجاعت یعنی چی ؟ حتمن به نظر شما -اگر تازه غرض نداشته باشید - یعنی اینکه ایشون باید تفنگ و مسلسل در دست بگیره
بره یک پادگان رو فتح کنه تا شما بگید شجاع هست ؟؟؟!! مگر ایشان چریک هست ؟
اتفاقا به نظر من ایشان بهترین گزینه برای این منظور هستند .از هر نظر
سلام به صادق عزیز وبقیه:
گل گفتی.متاسفانه چه بخوایم و چه نخوایم تو جامعه ما جای مرد و زن عوض شده.مردای ما شدن یک مشت آدم ترسو و بی غیرت و دزد که اگه جلو چشمشون ناموسشونم ببرن صداشون در نمیاد.البته که روی سخنم به شیرمرد های مملکت نیست.
اما مایی که ادعای تخم و ترکه کوروش بودن میکنیم و منشور حقوق بشرو یدک میکشیم باید خجالت بکشیم که بگیم یه زن عرضه رهبری نداره.مگه این مردای خونخوار که شدن رهبرای ملت ها چه گلی به سر مردم زدن؟
به وبلاگ من هم سر بزنید و همینجوری تبلیغ کنیم تا ملت از خواب بیدار شن.آب راه رفتنشو همیشه پیدا میکنه.
www.freedom4us.blogfa.com
ارسال یک نظر