۱۳۸۹ خرداد ۲۶, چهارشنبه

تنها هدف ماجرا جوئی جمهوری اسلامی در آبهای اسرائیل مقابله با جنبش سبز است



اخبارش را همه مان در دو سه روز گذشته شنیده ایم و خوانده ایم، که جمهوری اسلامی اعلام کرده است که در حال فرستادن دو کشتی حاوی «کمکهای انسانی» به سوی سواحل غزه است. آخرین خبرها هم حاکی از این هستند که اولین کشتی به راه افتاده است، و دومین کشتی هم فردا یا پس فردا قرار است سفر خود را شروع کند.

همه مان خبر از شاخ و شانه کشیدن ها و تهدیکردن های موسمی جمهوری اسلامی در برابر اسرائیل داریم البته، اما شاید خیلی از ما خبر نداشته باشیم که این اولین کشتی هائی نیست که از سوی جمهوری اسلامی به عنوان کمکهای انسان دوستانه و با هدف «شکستن حصر غزه» از همین مسیر به سوی غزه فرستاده شده اند.

حدود یکسال و نیم پیش، روزنامه «آفتاب» در شمارهٔ چهارشنبه ۲۰ آذر ۱۳۸۷ خود گزارشی داشت با این تیتر: «کشتی حامل کمک های مردم ایران اوایل هفته آینده به غزه ارسال می شود». کشتی فوق در زمان یاد شده و تحت عنوان کمکهای انسان دوستانه به سوی غزه فرستاده شد، و مطبوعات فارسی و انگلیسی جمهوری اسلامی اخبار مربوط به آن را تحت عنوان قصد ایران برای شکستن حصر غزه توسط اسرائیل در سطح گسترده ای پوشش دادند. اما مدت کوتاهی پس از آن، یعنی در ژانویهٔ سال 2009 میلادی، خبرهای دیگری منتشر شد که در مطبوعات جمهوری اسلامی انعکاس چندانی نیافت: نیروهای اسرائیلی به کشتی ایرانی حمله بردند، جلوی عبور آن را گرفتند و آنرا مجبور کردند به آبهای مصر برگردد. کشتی ایرانی به اجبار به بندر مصری «العریش» رفت، اما پس از ورود به العریش دولت مصر نیز اجازه تخلیه به کشتی نداد و کشتی سکانش را روی کولش گذاشت و به لبنان رفت تا در بیروت پهلو بگیرد.

خوب، فکر میکنید جمهوری اسلامی با اسرائیل به خاطر آن حکایت چه کرد؟ هیچ! تنها عکس العملی که جمهوری اسلامی در برابر آن واقعه نشان داد یک یادداشت گلایه بود، آن هم به دولت مصر، كه چرا اجازه نداده کشتی ایرانی راهی غزه در العریش بارش را تخلیه کند! و بقیه اش سکوت بود و فراموشی و تظاهر به این که چنین اتفاقی هرگز نیافتاده، تا امروز که دوباره میخواهند بروند و حصر غزه را یکبار دیگر بشکنند...

این حکایت کهنه است، اما به نظرم نقلش مفید باشد چون چند چیز را یاد آوری میکند، از جمله توخالی بودن تهدیدات جمهوری اسلامی و اینکه تنها توان اصلی این حکومت پوشالی اسلامی در دروغ نهفته است و فتوشاپ و رجز خوانی و تهدید، و گیرم در شکنجه کردن و چوب و چماق کشیدن بر زن و بچه بی دفاع در خیابانها و یا حمله کردن شبانه با سنگ و زنجیر و قداره به ماشینها و خانه های چند تا پیرمرد. اما پای واقعیت که در میان میآید، یعنی در مقابله با یک قدرت واقعی مثل اسرائیل، اینها مثل سگهائی ترسو دمشان را لای پایشان میگذارند و فرار میکنند. به قول معروف، خوش بود گر محک تجربه آید به میان.

خوب. پس اگر واقعیت این است که جمهوری اسلامی خودش خوب میداند که نه قدرتش را دارد که بخواهد عملا با اسرائیل درگیر شود و نه جراتش را، پس طبعا سئوالی که به ذهن میرسد این است که چه دلیلی میتواند در پس این رفتار به ظاهر ماجراجویانه شان باشد؟

متاسفانه یا خوشبختانه پاسخ به این سئوال آنقدر روشن است که نیازی به فکر زیاد هم ندارد. جمهوری زشت اسلامی تنها به این خیال است که شاید بتواند در آبهای مدیترانه ماهی های درشتی برای ادامه بقای خودش بگیرد. در خاطر داشته باشید که جمهوری اسلامی اینبار داستان را با داد و فریادی بسیار بیشتر از معمول شروع کرد. اول با این شروع کردند که کشتی های سپاه به همراه محموله ها خواهند رفت (به عبارت دیگر اعلان جنگ علنی به اسرائیل!). بعد «کوتاه آمدند». بعد احمدی نژاد رفت پشت تریبون و اعلام کرد که اگر اسرائیل جلوی این کشتیها را بگیرد «درس بزرگی به اسرائیل خواهیم داد». و خودشان هم نوشتند که اسرائیل قرار است به کشتیهای ایرانی به چشم دشمن نظامی نگاه و به آنها حمله بکند. بعد فتیله جنگ و جنگ آوری را هم پائین کشیدند از درس و درس دادن هم کوتاه آمدند . بعد گفتند 70 نماینده مجلس هم میخواهند همراه کشتی ها به غزه بروند. بعد از همان هم کوتاه آمدند. بعد گفتند 110 هزار نفر داوطلب دادن عضو شده اند و میخواهند به غزه بروند...

اما در نهایت فعلا همان کشتی ها را فرستاده اند، آنهم فقط با 10 نفر داوطلب! تا ببینیم چه میشود. البته در بعضی اخبار هم آمده بود که اینبار از قبل با مصر قرار گذاشته اند که ایندفعه نیروهای مصری قبل از اینکه کشتی ها به غزه نزدیک بشوند جلوی آنها را بگیرند و نگذارند از کانال سوئز بگذرند، تا به این ترتیب کار به جاهای باریک نکشد یکوقت.

اما از این سیرک بازی ها و جنگهای زرگری که تخصص جمهوری اسلامی هستند که بگذریم، نکته ای که باقی میماند و باید در ذهن نگه داریم و برای آن آماده شویم این است که اگر برفرض کشتی یا کشتی های ایرانی رفتند و به آبهای غزه هم رسیدند و اسرائیل هم حماقت مجددی کرد و چند نفر ایرانی را هم به قتل رساند (و البته اسرائیل هم که تا کنون در عمل و به وضوح نشان داده که نه تنها اهمیت و ارزشی برای جنبش سبز قائل نیست، بلکه بر عکس وجود جمهوری اسلامی و بخصوص احمدی نژاد در ایران را هم ظاهرا بسیار بیشتر به نفع خودش میشناسد تا یک سیستم دموکراتیک)، ما باید خودمان را آماده کرده باشیم و زمینه را چیده باشیم تا اجازه ندهیم این وضعیت تبدیل به برگ برنده بزرگی در دست دولت کودتا بشود. چه از لحاظ تبلیغات و جنبه های انحرافی و سرگرم کننده قضیه، که بی شک در مرکز توجه تاکتیکی آنها خواهد بود، و چه از نظر روانی واجتماعی و سود هائی که کودتاچیان سعی خواهند کرد بر علیه جنبش سبز از چنین قضیه ای انجام دهند.

فراموش نکنیم که جمهوری اسلامی این ماجراجوئی را شروع کرده است و اولین کشتی در راه غزه است، و آماده باشیم تا اجازه ندهیم از این قضیه نفع زیادی ببرند.



3 نظرات:

Anonymous گفت...

شما اینهمه توضیحی که دادید فراموش کردید توضیح بدید "چجوری" نذاریم ج.ا. از این مسئله نفع "زیادی" ببرد؟

Sadeq Rahimi گفت...

دوست ناشناس گرامی، همین که در مورد این مسئله آگاه سازی کنیم اولین و مهمترین قدم در پیشگیری از استفاده آنها از این جریان است، و قدم دوم دقت است برای نیافتادن در تله روانی آنها در صورت عملی شدن برنامه شان، احساساتی نشدن و تبدیل نشدن به قطره ای در جریان پروپاگاندای آنها.

Anonymous گفت...

دوروست گوفتید....بایاد هاواسهمون رو کههیلی جام کونیم و اتهلا راسانی کونیم....مامنوون از اتلایاتون دوسته سابز.

ارسال یک نظر