۱۳۸۸ شهریور ۱۴, شنبه

گذار از اصلاح طلبان ؟

از دیروز که یازدهمین اطلاعیه میرحسین موسوی منتشر شده است، بحثهای فراوانی راجع به آن در گرفته است، بحثهائی که عمده آنها با کسانی بوده است که اصرار میکنند میرحسین موسوی چون در اعلامیه اش از متعهد ماندن به «خمینی» و یا «جمهوری اسلامی» گفته است، بنا بر این باید از او گذر کرد. من شخصا فکر میکنم یک دلیل عمده خیلی از کسانی که این بحث را پیش کشیده اند این است که اطلاعیه را درست و از نزدیک و کامل نخوانده اند، چون به نظرم در همان اطلاعیه موارد بسیار روشنی آمده است که این بحث را خود به خود بیربط جلوه میدهد. اما از آن که بگذریم، خود بحث هم به نظرم پاسخ ساده ای داشته باشد.

ببینید، به عقیده من مسئله چندان پیچیده ای نیست. واقعیت این است که با توجه به چینش صحنه سیاسی و اجتماعی ایران در حال حاضر تنها دوتا انتخاب اصلی پیش رویمان است: یا طرف جنبش سبز موسوی و کروبی را میگیریم، یا طرف کودتای سیاه خامنه ای و احمدی نژاد و صحنه گردانان نظامیشان. اگر شما هم مثل من به عوض شدن قانون اساسی و برچیده شدن سیستم مضحک ولایت فقیه معتقد هستید، به این فکر کنید که اگر موسوی پیروز شود امکان بروز صداهای مختلف و شنیدن شدن آنها، و بنا بر این امکان تغییر دادن قانون اساسی توسط مکانیزم های دموکراتیک بسیار بسیار عملی تر است، بگذریم از این که حتی خود ایشان هم در همان اطلاعیه یازدهم صحبت از عوض شدن قانون اساسی کرده است [میگوید: «آری! در قانون اساسی برای اداره برخی از شئون کشور راهکارهایی ارائه شده است که شاید زمانی پاسخگوی مقتضیات جامعه و جهان ما نباشد.»].

مسئله اساسی که به نظرم باید در خاطر داشته باشیم این است که اگر بخواهیم موسوی را دور بزنیم یا از او بگذریم، لازمه آن تنش و التهاب و صرف انرژی بسیار زیادی خواهد بود، در حالیکه اگر با موج عظیم (گیرم آرام) جنبش مردمی پیش برویم که دارد با دو بعد مهم صراحت (کروبی) و سیادت (موسوی) آرام آرام دخل کودتاگران را در میآورد، آنوقت هزینه پیشرفت و موفقیت نهائی (که مطمئن باشید در این نقطه دیگر غیر قابل احتراز شده است) برای ما بسیار کمتر خواهد بود.

و این را هم فراموش نکنیم که یک مزیت دیگر موفقیت توام با آرامش این است که بعدش یک توده انسانهای «جو گرفته» روی دستمان نخواهد بود، و بنابر این قادر خواهیم بود با تعقل، تفکر و طمانینه سنگهای زیر بنای آینده سیستم اداره کشورمان را بچینیم تا یک موجود غریب و مرض خیزی مثل جمهوری اسلامی دوباره روی دستمان نیافتد.


4 نظرات:

ورتیگونه گفت...

بعد مهم «سیادت» !!!!؟؟؟؟

Sadeq Rahimi گفت...

ورتیگونه عزیز، با استفاده ام از کلمه سیادت مخالف هستید؟

به تفاوت لحن و سطح ادبیات و شخصیت موسوی با احمدی نژاد و بقیه کودتاچی ها دقت کرده اید؟

ورتیگونه گفت...

نه دوست عزیز، با استفاده از کلمه به خودی خود مخالفتی ندارم، به اینکه سیادت بعد مهمی محسوب می‌شود یا نمی‌شود می‌اندیشم و اینکه آیا این بعد نقشی در آمدن دخل به قول شما کودتاگران می‌تواند داشته باشد.
جسارتاً احساس می‌کنم که حضور این کلمه در متن بیشتر به دلیل به تنگ آمدن قافیه برای ارائه هم‌قافیه صراحت بوده.

Sadeq Rahimi گفت...

جسارتاً احساس می‌کنم که حضور این کلمه در متن بیشتر به دلیل به تنگ آمدن قافیه برای ارائه هم‌قافیه صراحت بوده.

:)

ارسال یک نظر