۱۳۸۸ مرداد ۲۱, چهارشنبه

۲۸ مرداد: دوباره هرگز !



بیست و هشت مرداد روز تاریک اما بسیار مهمی است در تاریخ دموکراسی طلبی ملت ما، روزی که پدرخوانده های کودتاگران امروز، یعنی شاه، شعبان بی مخ و کاشانی (مثلثی که معادل امروزش ولایت فقیه-احمدی نژاد-مصباح یزدی است)، پدران ملیت و دموکراسی طلبی در کشور مان، یعنی مصدق دکتر فاطمی و کریم پور شیرازی (که میتوان آنها را تا حدی در خاتمی، موسوی، کروبی و همراهانشان بازشناخت) را به پشتیبانی دو قدرت طمعکار انگلیس و امریکا (که معادل امروزشان روسیه و چین باشد) شکست دادند و مردم ایران را (که معادل امروزشان ما باشیم!) به خاک و خون کشیدند و کشور را به روز سیاه نشاندند.

بسیار گفته شده و باز هم گفته خواهد شد از این روز سیاه و دردناک، اما من فقط میخواهم یک نکته را اشاره کنم، و آن اینکه اگر میخواهیم از این دور تسلسل سیاه و زجرآور عقب افتادگی تاریخی نجات پیدا کنیم و بالاخره خورشید آزادی را در آسمان کشورمان ببینیم، بایستی به جائی برسیم که شباهتهای تاریخی مرداد ماه ۱۳۳۲ و مرداد ماه ۱۳۸۸ را تشخیص بدهیم. باید چشممان آنقدر تیز بین شده باشد که بتوانیم ببینیم چطور این دو ماجرا در واقع یک ماجرا بیشتر نیستند، و چطور این تئاتری که بر صحنه کشورمان در حال اجراست همان نمایشنامه کهنه است با همان کاراکتر ها، گیرم با لباسها و قیافه ها، اداها و ادعاهائی کمی متفاوت.

به یاد چرخه های زاد و مرگ بودائی میافتم که روحتان میگویند حتی اگر هزار سال هم طول بکشد، تا وقتی بلوغ ذهنی و بصیرت کافی پیدا نکنید در هر مرحله ای که هست گیر میکند و هر چند بار هم که بمیرد دوباره و دوباره درقالبی جدید اما در همان مرحله به دنیا میآید تا آن روز که رشد و بلوغ کافی برای رفتن به مرحله بالاتری از «وجود» پیدا کند....

من خیلی امید دارم که روح‌ جمعی مان آنقدر رشد و بلوغ و بصیرت پیدا کرده باشد که از این امتحان موفق بیرون بیائیم و دوباره از همان جائی سر در نیاوریم که بعد از کودتای ۱۳۳۲ بودیم.

بیائید همین تفاوت و بلوغ و درک آن را سرلوحه و راهنمای فکر و اندیشه جنبش سبزمان کنیم، بیائید همه باهم فریاد کنیم «دوباره هرگز!» دوباره هرگز نخواهیم گذاشت تا مثلث زر و زور و تزویراز راه خود منحرفمان کند، به هراس بیافکندمان، یا به افسون چشمانمان به خواب کند. دوباره هرگز نخواهیم گذاشت تا لاله های روئیده از خون جوانانمان زینت بخش میز کار کودتاچیان شوند و فرزندانمان قربانی شهوتهای بی بند و بار ضحاکان. به خاطر میآوریم و تکرار نمیکنیم، به خاطر میآوریم تا تکرار نکنیم.

این ۲۸ مرداد همه با هم «سهراب» وار به جنگ پدرخواندگان برویم، به شوق «ندا» دهیم و به طرب «ترانه» بخوانیم، به یاد آوریم و فریاد آوریم: «دوباره هرگز، دوباره هرگز!»

5 نظرات:

Anonymous گفت...

آقای صادق

فرهنگ انقلابی اسلامی شما از نوشته توهین آمیزتان آشکار است. مسلم است که شما باید طرفدار آقای موسوی و مراد فکریشان آقای خمینی باشید. ولی‌ اظهار نظرتان در مورد مرحوم مصدق بسیار کودکانه و کوتاه نظرانه است. لطفا نام مرحوم مصدق را در کنار کارگزاران حکومت ولایت فقیه آلوده نکنید. در ضمن شما اگاهی کافی‌ در مورد دوران محمد رضا شاه ندارید و بهتر است در مورد همان احمدی نژاد ، موسوی و کروبی، رفسنجانی‌ خامنه‌ای صحبت کنید.

Sadeq Rahimi گفت...

دوست ناشناس گرامی،
ممنون از اظهار نظرتان. اما کاش کمی بیشتر شرح داده بودید که از کدام قسمت متنم دلگیر شده اید و آن را توهین آمیز میدانید. البته اگر شما از طرفداران ولایت فقیه بودید این سئوال را نمیکردم، چون میتوانستم بفهمم از کدام بخش نوشته ام ممکن است ناراحت شده باشید، اما به نظر نمیرسد شما از ولایت مداران باشید، بلکه اگر بخواهم حدسی هم بزنم، از نوشته تان بیشتر به نظر میرسد شما سلطنت دوست باشید.

در هر حال به جای اینکه من بخواهم با این اطلاع نداشته ام در مورد شما و صحبتتان حدس بزنم، ممنون میشوم اگر خودتان لطف کنید و بیشتر توضیح‌ بدهید که کدام بخشهای متن را غیر صحیح و اشتباه، و نیز کدام بخشها را توهین آمیز میدانید.

با تشکر مجدد از اظهار نظر شما.

Anonymous گفت...

دکتر مصدق نخست وزیر ،پیشوای جبهه ملی‌ ،وزیر، استاندار، وکیل، تحصیل کرده از سوئیس، و رهبری جسور (با وجود پاره ای‌ اشتباه خاطر) ،اصلا با میر حسین موسوی قابل قیاس نیست، سپهبد زاهدی، یک نظامی وطن پرست،تحصیل کرده، استاندار، و وزیر کشور دکتر مصدق ، هم با احمدی نژاد قابل مقایسه نیست...محمد رضا شاه پهلوی هم یک پادشاه،خلبان، ورزشکار، اشنا با چند زبان خارجی‌،و یک فرد ملی‌ و وطنپرست ، که هم شاه، هم دکتر مصدق هم تیمسار زاهدی برنامه‌ها و افکار بلندی برای ایران داشتند که یاد هر ۳ گرامی‌ با د ...احمدی نژاد و خامنه ای‌ که تکلیفشان روشن است،موسوی هم هر چند از این ۲ ممکن است بهتر باشه اما من که خجالت می‌کشم انو با دکتر مصدق مقایسه کنم. البته برای اینکه زود یک عده ای‌ قضاوت عجولانه نکنند باید بگم، هم دکتر مصدق هم سپهبد زاهدی هم محمد رضا شاه پهلوی هر ۳ با اینکه شخصیت‌های مورد احترام من میباشند و معتقدم هر ۳ میهن دوست با اندیشه‌های ولع برای ایران بودند، ولی‌ مانند هر انسان نرمالی‌ دارای اشتباهاتی هم بودند ، ولی‌ خدا وکیلی عکسها، صحبتها، و رفتار آنها را با اینها اصلا نمی‌شود مقایسه کرد.

راستین گفت...

درود و سپاس هموطن
مطالب شما مطالعه کردم
موفق و پیروز باشید
جاودان ایران و ایرانی

Sadeq Rahimi گفت...

??Bernard Goldberg Fine Arts

ارسال یک نظر